بقیه از پست بالا 🔺 از جمله وصايايی كه امام حسن(ع) به برادرش كرد اين بود كه: "مرا در كنار جدم رسول الله دفن كن. اما اگر «آن زن» مانع از اين كار شد، تو را به حق قرابت خويش سوگند می‌دهم كه مانع از درگيری شوی و نگذاری كه قطره‌ای خون به اين خاطر بر زمين بريزد. در اين صورت، بدن مرا در بقيع دفن كنيد تا اينكه پيامبر(ص) را ملاقات كنم و نزد او مخاصمه نمايم و از آنچه بعد از وی از اين مردم كشيدم شكايت كنم". چون حضرت به عالم بقا رحلت فرمود، امام حسين(ع) و تعدادی از بنی هاشم بدن مبارکش را غسل دادند و به سوی روضهٔ منورهٔ حضرت رسول(ص) حركت كردند تا بدن را در آنجا دفن نمايند. «مروان بن حكم» كه از جريان مطلع گرديد بر استر خويش سوار شد و به نزد عايشه رفت و گفت: حسين، برادر خود را آورده است تا كنار پيامبر دفن كند. بيا و مانع شو. او پاسخ داد: چگونه مانع شوم؟ مروان از استر به زير آمد و او را سوار كرد و به نزد قبر حضرت رسول(ص) آورد. عده‌ای از خاندان ابوسفيان نيز جمع شده و فرياد می‌زدند: عثمان مظلوم، در بدترين مكانها در بقيع دفن شود و حسن در کنار رسول خدا؟ اين اتفاق هرگز نخواهد افتاد مگر آنكه نیزه‌ها و شمشيرها شكسته شوند و جعبه‌ها از تير خالی گردد! امام حسين(ع) و بنی‌هاشم نيز پاسخ آنان را می‌دادند. «عبدالله بن عباس» می‌گوید: در همين سخنان بوديم كه ناگاه صدايي شنيديم و عايشه را ديديم كه بر استری سوار است و با همراهان بسيار می‌آید و آنان را تشويق به جنگ می‌کند. چون نگاهش بر من افتاد گفت: ای ابن عباس! شما بر من جرأت را تمام کرده‌اید و هر روز من را آزار می‌کنید و می‌خواهيد كسی را داخل خانهٔ من كنيد كه من او را دوست ندارم! به او گفتم: ای وای از این بدی! يک روز بر «جمل» سوار می‌شوی و يک روز بر استر؟! می‌خواهی نور خدا را خاموش کنی و با دوستان خدا بجنگی و بین رسول الله و حبيب او حائل شوی؟ در اين هنگام عایشه خود را نزد قبر پیامبر(ص) رساند و خويش را از استر بر زمين افكند و فرياد زد: به خدا سوگند كه تا يک تار مو در سرم هست نمی‌گذارم حسن را در اينجا دفن كنيد! در روايت ديگر آمده است كه در اين هنگام، جنازهٔ امام حسن(ع) را تيرباران كردند آنگونه كه ۷۰ تير از بدن مطهر بيرون كشيدند. بنی هاشم كه اينگونه ديدند خواستند شمشير بكشند و بجنگند، اما سيدالشهداء(ع) فرمود: شما را به خدا سوگند می‌دهم كه وصيت برادرم را ضايع ننماييد و كاری نكنيد كه خونی ريخته شود. سپس روی به دشمنان كرد و گفت: اگر وصيت برادرم نبود می‌دیديد كه چگونه دماغ شما را بر خاک می‌ماليدم و بدن او را نزد جدش دفن می‌کردم. سپس جنازهٔ مطهر را برداشتند و به جانب بقيع حركت دادند و در آن مكان دفن كردند. از ابن عباس روايت شده است كه رسول اكرم(ص) فرمود: "چون فرزندم حسن را به زهر شهيد كنند ملائكه هفت آسمان بر او گريه كنند ... و هر كه بر او بگريد، روزي كه دیده‌ها كور شوند چشمانش نابينا نخواهد شد... و هر كه بر مصيبت او اندوهناک شود روزی كه دلها غمگین شوند محزون نگردد ... و هر كه در بقيع او را زيارت كند روزی كه قدم‌ها لرزان است پایش بر صراط ثابت گردد". ألا لعنة الله علی الظالمين؛ و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✓ منابع اصلی: ۱. محمد بن يعقوب كلينی؛ اصول كافی؛ ترجمه و شرح سيد جواد مصطفوی؛ تهران: انتشارات ولی عصر(عج)، ۱۳۷۷ ش. ۲. شيخ عباس قمی؛ منتهی الآمال؛ با كوشش و تلخيص آيةالله رضا استادی؛ قم: دفتر نشر مصطفی، ۱۳۸۰ ش. ▪️▫️▪️▫️▪️ 🍀 اخلاق و اعتدال ؛ کانال سید علیرضا حسینی (عارف) در پیام‌رسان ایتا @alirezahoseiniaref