آن که پیوسته پی ثروت و دنبال زر است ای دریغا که نداند همه عمرش ضرر است دستِ خالی به جهان آمده انسان ، یعنی : دستِ خالی به جهان دگری در سفر است آدمی، خَلق شده تا بکند کسب کمال ورنه از دانش و حکمت به‌جهان بی‌خبر است هر که کوشد؛ بِبَرد بهره‌ی بسیار از آن آنکه سُستی بکند عمر گرانش، هدر است عِلم، سرچشمه‌ی دانایی و فضل است؛ ولی زر فقط موجب راحت‌طلبی بشر است آنکه آموخت به عالَم، ادب و عِلم و هنر هرکجا پای گذارد به یقین مفتخر است ثروتِ مَحض، بشر را نرساند به کمال گرچه قد راست کند؛ سروِ بدون ثمر است آنکه در فقرِ کمال‌ است چه سودیش ز زر؟ ثروتش گرچه فزون است؛ خری باربر است عِلم در معرکه، حتیٰ بشود جوشن ِ جان همچنین خنجر بُرّان بوَد و هم سپر است ثروت اما چو شود دستخوش دزد قضا صاحبِ ثروت بیچاره یقین دربدر است تا به کی غرّه بر این جاه و جلال عبثیم غافل از عمر، که چون آبِ روان در گذر است ای‌خوش آنکس که ز ثروت به تعهد برسد دستگیری کند از خَلق ، ولو مختصر است پندِ ناصح ، ندهد سود در این عصر فریب چونکه بر گوش زراندوختگان، بی اثر است (ساقیا) خویش میازار و ، زبان رنجه مکن! گرچه تلخ است کلامِ تو ولی چون شِکر است 🔸️شاعر: (ساقی) https://eitaa.ir/alisalmani190708 https://t.me/alisalmani190708 https://ble.ir/alisalmani190708 https://splus.ir/alisalmani190708 https://rubika.ir/alisalmani190708