غیبت نکن! ¤ علی شیرازی یکی نزد حکیمی آمد و گفت: خبر داری فلانی درباره‌ات چه‌قدر غیبت و بدگویی کرده است؟ حکیم با تبسم گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟ سعدی شیرازی می گوید: در ایام کودکی اهل عبادت و سحرخیزی بودم و به زهد و دوری از گناه، علاقه داشتم. شبی در خدمت پدرم بودم. تمام شب را نخوابیده بودم. قرآن در دستم بود. عده ای اطراف ما خوابیده بودند. به پدرم گفتم: از این افراد یکی سر بلند نمی کند که دو رکعت نماز صبح بخواند، چنان در خواب غفلت فرو رفته اند که گویی مرده اند! پدرم به من گفت: جان پدر! تو نیز اگر می خوابیدی، بهتر از آن بود که در پوستین خلق افتی و غیبت خلق کنی. عطار نیشابوری در «منطق‌الطیر»، حکایتی درباره گرمابه رفتن ابوسعید ابوالخیر نقل می کند که قابل تامل است؛ وی می نویسد: کیسه‌کش حمام، هنگامی که بدن شیخ را کیسه می‌کشید، سعی می‌کرد که چرک‌ها را بر بازوی او جمع کند و به او بفهماند که چقدر برای نظافت بدن وی زحمت کشیده است! این کار را معمولاً دلاک‌های حمام، در دهه‌های گذشته انجام می‌دادند تا اِنعام بیشتری از مشتری دریافت نمایند. کیسه‌کش، ابوسعید را می‌شناخت و از او پرسید که آداب جوانمردی چیست؟ ابوسعید نیز در پاسخ او گفت: عیب‌پوشی و زشتی‌های آدمی را نمایان نکردن، یکی از آداب جوانمردی است. ابوسعید ابوالخیر، انجام کارهای خارق‌العاده و حیرت انگیزی را که فایده‌ای بر آن ها مترتب نبود، مایه افتخار انسان تلقی نمی‌کرد. به وی گفتند: فلان کس بر روی آب راه می‌رود. گفت: سهل است، وزغی نیز بر روی آب راه می‌رود. گفتند: فلان کس در هوا می‌پرد. گفت: مگسی نیز در هوا بپرد! گفتند: فلان کس در یک لحظه از شهری به شهری می‌رود. شیخ گفت: شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب می‌رود. مرد آن است که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخسبد. با مردم داد و ستد کند. با آنان درآمیزد و یک لحظه از یاد خدا غافل نباشد. یادی که انسان را از گناه و معصیت باز دارد. از غیبت و بدگویی از دیگران حفظ کند. انسان پارسایی را در کنار دریا دیدند که زخم پلنگ داشت و با هیچ دارویی خوب نمی‌شد. مدت‌ها رنجور بود و شکر خدا را به جا می آورد. از وی پرسیدند: چرا شکر می‌گویی؟ گفت: شکرم برای آن است که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی! درد و رنج مصیبت، از درد و سختی معصیت کمتر است. اگر این حقیقت را بدانیم، هرگز به سراغ گناه نمی رویم و به هیچ وجه غیبت نمی کنیم. خداوند حکیم در سوره حجرات می فرماید: وَلا يَغتَب بَعضُكُم بَعضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُم أَن يَأكُلَ لَحمَ أَخيهِ مَيتًا فَكَرِهتُموهُ - و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند، آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید. تحمل درد زخم‌ پلنگ، از تحمل رنج غیبت کردن برادر دینی و خوردن گوشت برادر مرده خود راحت تر است. رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، می فرمایند: غیبت نکنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم می کند. شما وقتی غیبت می کنید، دل خودتان را چرکین می کنید، دل مخاطبتان را چرکین می کنید، واقعیّت پنهان یک برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن می کشید؛ یک کار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممکن است که همین کار را بکند. این کار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج می کند. @alishirazi_ir