✅بعضى از اصطلاحات عرفانی 🔹انسان در اصطلاح عرفا مرد كامل است نه صورت انسانيه و در حديث قدسى آمده كه الانسان سرى و أنا سره. 🔹پير مغان كنايه از حضرت مولانا على عليه السلام است. 🔹بزم اشاره به مجلس خاص أهل حق است. 🔹تجلى نور مكاشفه است كه بر دل عارف متجلى شود. 🔹ترسا و ترسا بچه مرد روحانى را گويند كه از صفات ذميمه نفس رذيله استخلاص يافته شود. 🔹خرابات مقام فنا و خراباتى اهل فنا را خوانند. 🔹خال كنايه از وحدت ذات مطلقه است. 🔹خط عبارت از ظهور تعلق ارواح به اجسام است. 🔹خمار و باده فروش پيران كامل و مرشدان واصل را گويند. 🔹دير مغان كنايه از مجلس عرفا و اولياست. 🔹رند اشاره است به اولياء و عرفاء كه وجود ايشان از غبار كدورات بشريت صافى و پاك گشته است. 🔹ساقى كنايه از فياض مطلق است و در بعضى مواضع مراد از ساقى كوثر است. 🔹ساغر و صراحى مراد دل عارف است و آن را خمخانه و ميخانه و ميكده گويند. 🔹شاهد كنايه از معشوق است. 🔹شراب كنايه از سكران محبت و جذبه حق است. 🔹عشق كنايه از مقام ولايت مطلقه علويات عارفى است. 🔹غمزه و كنار و بوسه‏ كنايه از فيوضات و جذبات قلبى است. 🔹قلندر كنايه از صاحب مقام اطلاق است حتى از قيد اطلاق. 🔹كليسا و كنشت كنايه از عالم معنى و شهود است. 🔹مشاهده و مكاشفه و محاضره حضور قلب است. 🔹زلف كناية است از مرتبه امكانيه از محسوسات و معقولات. 📚منبع: نکته 687 هزار و یک نکته، علامه حسن زاده آملی . ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ 🌺☘️🌺🍀 @allamedahr