هو ✍🏻..شیخ ابوالحسن خرقانی فرمود: دو برادر بودند و مادری ، هر شب یک برادر بخدمت مادر مشغول شدی و یک برادر به خدمت خداوند مشغول بود ، آن شخص که به خدمت خدا مشغول بود با خدمت خدایش خوش بود برادر را گفت: امشب نیز خدمت خداوند بمن ایثار کن ، چنان کرد ، آن شب به خدمت خداوند سر بسجده نهاد در خواب دید که آوازی آمد که برادر ترا بیامرزیدیم و ترا بدو بخشیدیم او گفت: آخر من به خدمت خدای مشغول بودم و او به خدمت مادر مرا در کار او می‌کنید ؟ گفتند: زیرا که آنچه تو می‌کنی ما از آن بی‌نیازیم ولیکن مادرت از آن بی‌ نیاز نیست که برادرت خدمت کند. 📖تذکره الأولیاء - شیخ عطار ____________________________ http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512