✅ دوستان خوبم، لطفا در ارتباط با سوال بالا، متن زیر را با دقت بخوانید: 👇👇👇👇👇 💠 هدف‌ نهائي‌ و علت‌ غائي‌ خدا از آفرينش‌،‌ معرفت‌ و شناختـه‌ شدن است‌. خدا نمي‌ خواهد سواي‌ شناخته‌ شدن‌، هدفي‌ داشته ‌باشد، زيرا اگر سواي‌ اين، ‌هدفي‌ در كار باشد لازمه‌ اش‌ اين است‌ كه‌ خداوند به غيرخود محتاج‌ باشد و از كسي‌ يا چيزي‌ براي‌ خود استفاده‌ كند و اين‌ خلاف‌ استغناي‌ ذاتي‌ خداوند متعال ‌است‌. غناي‌ ذاتي‌ خدا ايجاب‌ مي كنـد كه‌ به همان‌ ميزان‌ كه‌ در فضاي‌ روشن‌ تسلط‌ دارد و مي‌بيند، در فضاي‌ تاريك‌ هم‌ تسلط داشته ‌باشد و ببيند. پس‌ عالم ‌خلقت‌ و آن چه‌ در او است‌ براي‌ خدا كوچك ترين‌ سودي‌ ندارد و خدا نمي توانـد از غيرخود سودي‌ ببرد و بهره ‌اي‌ بدست‌ آورد. جهان‌ آفرينش‌ از آن‌ نظر كه ‌مورد احتياج‌ و استفاده‌ انسان ‌است‌، مورد احتياج‌ و استفاده‌ خدا نيست‌. انسان‌ به‌ همه‌ چيز محتاج ‌است‌ و از هر چيزي‌ سودي‌ مي برد ولي‌ خدا از همه‌ چيز مستغني‌است‌، ليكن‌ خداوند متعال‌ با ذات‌ غني‌ و بي ‌نيازي‌ كه‌ دارد دوست‌ دارد كه‌ شناخته‌ شود و كسي‌ باشد تا او را بشناسد! زيرا اگر شناخته‌ نشود نمي تواند فيض‌ بخش‌ باشد. علاوه‌ بر اين كه ‌يكي ‌از فيوضات‌ بزرگ‌ خدا همين‌ معرفت‌ و شناخته ‌شدن ‌است‌، بزرگ ترين‌ رقم‌ نعمت‌ و ثروتي‌ كه‌ خـدا به‌ انسان‌ مي ‌بخشد، معرفت‌ به ذات‌ خودش ‌است.‌ اگر شناسائي ‌بوجود نيايد موجوديت‌ خدا ثابت‌ نمي شود و اگر موجوديت‌ خدا ثابت‌ نشود وجودش‌ با عدم‌ مساوي ‌است‌. مانند گنج ‌پنهاني‌ كه‌ در اختيار انساني‌ قرار نگيرد و نفعي ‌از او بوجود نيايد. پس‌ براي‌ اين كه‌ وجود از تساوي‌ با عدم‌ خارج‌ گردد لازم ‌است‌ كه‌ موجوديت‌ خود را اثبات‌ كند و براي‌ رسيدن‌ به اين ‌هدف،‌ لازم ‌است‌ ميدان‌ دانش‌ و معرفتي‌ بوجود آورد. پس‌ خدا موجودي‌ عالِم‌ و عارف‌ دارد و بوسيله‌ يك‌ چنين‌ موجودي‌ به هدف‌ و مقصد خود مي رسد و از تساوي‌ با عدم‌ خارج‌ مي گردد و اين‌ لزومِ‌ موجودي‌ عالم‌ و عارف‌ مايه‌ نقـص‌ ذات‌ مقدس‌ او نيست‌ زيرا: احتياج‌ وقتي‌ مايه‌ نقص ‌است‌ كه ‌سازنـده‌ از آن چه‌ ساخته‌ بهره‌ اي‌ بدست‌ بياورد تا احتياج خود را رفع‌ كند يا براي‌ رسيدن ‌به مقصود از غير خود كمك‌ بگيرد . بهره‌گرفتن‌ از غير خود يا كمك‌ گرفتن‌ از غيرخود براي‌ رسيدن‌ به مقصود، دليل‌ احتياج‌ و دليل‌ نقص ‌است‌. مثلا" انسان‌ كه‌ خود قدرت‌ دارد براي‌ خود خانه‌ اي‌ بسازد و براي‌ بناي‌ خانه ‌از غير خود كمك‌ نمي‌ گيرد، از اين‌ نظر كه‌ از خانه ‌اي‌ كه‌ ساخته ‌بهره‌ مي ‌گيرد و آن را مايه ‌ستر و حفاظ‌ خود قرار مي دهد محتاج ‌است‌ و اگر براي‌ ايجاد خانه‌ از غيرخود كمك‌ بگيرد به‌ او محتاج است‌. انسان به ‌اتكاء خود و به ‌اراده‌ خود نمي تواند خانه ‌بسازد و لازم ‌است‌ براي‌ تهيه‌ مصالـح‌ و بناي‌ خانه‌ از غيرخود كمك‌ بگيرد. از خانه ‌اي‌ كه‌ ساخته ‌استفاده‌ مي كند، چنان ‌فايده‌ و نفعي‌ كه‌ اگر نباشد در وجود و زندگي‌ او نقص‌ پيدا مي شود و از نبود خانه‌ يا لباس‌ و خوراك‌ ضرري‌ متوجه‌ او مي شود. خداوند تبارك‌ و تعالي‌ از اين‌ دو نوع‌ احتياج‌ و نيازمندي‌ مبرا است، ‌ چنان كــه‌ گفتيم‌ خداوند از آن چه‌ ساخته‌ نفعي‌ نمي برد و موجودات‌ عالم ‌براي‌ خدا سودي‌ و بهره ‌اي‌ ندارند ، چنان كه ‌اگر نباشد نقص‌ در ذات‌ وجود خدا پيدا بشود. ديگر اين كه‌ خداوند براي‌ ايجاد آن چه‌ مي سازد و مي خواهد از غيرخود كمك‌ نمي گيرد بلكه‌ به ‌اراده ‌و قدرت‌ خود به مقصد مي رسد. خداوند به ‌اراده‌ خود در وجود انسان،‌ دانش‌ و معرفت‌ بوجود مي‌آورد تا در حوزه‌ فكر و دانش‌ انسان ‌شناخته ‌شود. پس‌ خداوند به غير خود نيازمند و محتاج ‌نيست‌ و اگر پيدايش‌ علم‌ و معرفت‌ در كار نباشد لازمه ‌اش ‌اين است‌ كه‌ خداوند در ايجاد عالـَـم‌ هدفي‌ نداشته ‌باشد و اين‌ سازندگي‌ و آفرينندگي‌ لغو و عبث‌ باشد و اين‌ بي‌هدفي‌ خود دليل‌ نقص‌ وجود خداوندمتعال‌ خواهد شد و او از نقص‌ مبرا است‌، پس‌ يگانه‌ هــدف‌ خدا از خلقت‌ عالم‌ پيدايش‌ علم‌ و معرفت‌ است‌. 📚 (از کتاب وجود و عدم، اثر استاد غفاری رحمه الله علیه) http://eitaa.com/joinchat/2678063114Cab9a0e3512