✉️ به فرزند عزیزم... نامه‌های علامه کرباسچیان بخشی از نامه سوم ❇️ دل‌هایى که سامان گرفته‌اند دیگر بازیچۀ حادثه‌ها نمى‌شوند و بحران نمى‌بینند. عزیزم، خیلى در این جمله فکر کن و سعى کن دلت سامان بگیرد. ممکن است بگویى «چه کنم؟»، پاسخ این است: باید از «گم‌شدن» و «کم‌شدن» نترسى. گم‌شدن براى تو معنى ندارد، چون به بقاى روحانی عقیده دارى و مى‌دانى که مرگ براى انسان پایان کار نیست؛ اما شاید از کم‌شدن بترسى، که در این صورت باید این ترس را از وجودت برطرف کنى. چه باید کرد که از کم‌شدن نترسیم؟ به این شعر توجه کن: 🔰از ننگ چه گویى که مرا نام ز ننگ است وز نام چه پرسى که مرا ننگ ز نام است 🔰 🔅 فهمیدن این شعرْ مشکل، و پیاده‌کردنش بسیار مشکل‌تر است. اگر بشر به جایى برسد که به نام و ننگ توجهی نداشته باشد و از کم‌شدن نترسد، محل تجلى انوار الهی مى‌شود. آرى، دیو چو بیرون رود، فرشته درآید و غیر از این هم راهى ندارد. 〰〰〰〰〰〰〰〰 🌐 allameh.ir 💠 @allameh_karbaschian