شب‌قدر و عقاب جنگل!! دکتر محمد جعفر طالب‌پور اول: طبیعت، دنیای حیوانات و ... چندان رمزآلود است که همواره شگفتی ساز بوده و هست. بی جهت نیست که انسان به نگرش در آفاق و شگفتی های زمین و آسمانها سفارش شده است. یکی از این جلوه های عجیب، مربوط به پرنده ای شکاری (احتمالا نوعی عقاب) است که زیستگاه آن در منطقه ای جنگلی است. با بلند شدن درختها و رشد گیاهان جنگلی و با در هم پیچیدگی شاخه های درختان دسترسی شکارچی به موجودات و شکارهای کف جنگل محدود می شود. راهکار غریزی این پرنده که از اعجازات خلقت است این است که با پیدا کردن چوب نیم سوز و در حال سوختنی که احتمالا از آتش جنگل نشینان بجا مانده است، جنگل را به آتش می کشد. با شعله ور شدن جنگل و سوختن شاخه ها و تنه های درختان و عریان شدن کف جنگل، موجوداتی که در سایه درختان سر بر آسمان کشیده از خطر شکارچیان در امان بودند، بی پناه مانده و شکار برای شکارچی آسان می شود. دوم: بیاییم شب قدر را از منظر این پرنده شکاری ببینیم. گاهی برای رسیدن به هدف های خارج از دسترس‌مان، تمام حجابها و موانع را کنار بزنیم و آتش بزنیم. در شب قدر به مدد استغفار، قرائت قرآن، مناجات، به حلاوت انس با معبود و شیرینی بندگی و عبودیت می رسیم. توبه و استغفار را همان تکه چوب نیم سوزی تلقی کنیم که قرار است جنگل خودساخته ای که از آلودگی، تاریکی، گناه و ... ما را از زیبایی های وجودمان دور کرده است را به آتش بکشد. برای شکار رزق‌های مادی و معنوی فراوانی که سفره آنها در شب قدر گستره شده و همه به این میهمانی پر از نور دعوت شده ایم، باید سایه ها را کنار بزنیم. اگر قرار است با رهایی از ظلمات خودخواهی، گناه و عصیان، دوری از خوبی‌ها، تبعیت از شیطان و ... قدر بیاییم و ظرف وجودمان بزرگتر شود، باید با آتش استغفار و طلب مغفرت، اعتراف و اقرار به کجی‌ها و کجروی‌ها و ... همه زشتی های وجودمان را به آتش بکشیم و خاکستر کنیم. والسلام التماس دعا (جمعه ۱۴۰۳/۰۱/۱۰) @alle_yasen