🔸نکتۀ اول اینکه: همان‌گونه که مرحوم شهید مطهّری«طاب‌ثراه» به خوبی دریافته بود، برخورد و مخاطبه با نسل جوان، بسیار خطیر و حسّاس است و باید براساس منطق و استدلال و واقع‌بینی در همۀ ابعاد مسائل نظری و مشکلات عملی جوانان، تنظیم و ساماندهی شود، زیرا اگر به سؤالات نظری و پرسش‌های نسل جوان که چه بسا، بسیار اندیشه‌سوز و ذهن‌آزار نیز باشد، و همچنین به احساسات و عواطف این نسل پرتکاپو و نیز به خواسته‌های به حق و به جای آنان، پاسخ منطقی و صحیح داده نشود، قطعاً موجب سرخوردگی و ناامیدی و بی‌اعتمادی و در نهایت طغیان‌گری این نسل مطالبه‌گر خواهد شد و زیان آن برای جامعۀ انسانی، بسیار وسیع و عمیق خواهد بود. 🔹روش مخاطبه و مواجهه با جوانان، روش دهن‌کجی و انتقاد و سرزنش و رَمی به بی‌عقلی و بی‌دینی نیست، و با چنین روشی محال است که بتوانیم جلوی انحرافات دینی و کج‌روی‌های اخلاقی را در نسل جوان بگیریم. اگر خواهان هدایت و رشد نسل جوان هستیم، تنها راه متین و صحیح آن این است که: اولاً باید از نزدیک با درد و رنج جوانان آشنا شد و ثانیاً با زبان منطق و عطوفت و مهربانی با آنان، تعامل سازنده برقرار کرد، چنانکه در آن بیانِ بلندِ رییس مذهب جعفری، حضرت امام صادق«سلام‌الله‌علیه»، که این روزها در آستانۀ سالروز شهادت آن امام به حق ناطق، قرار داریم، آمده است که به بعضی از اصحاب خود که دربارۀ مخالفان عقیدتی در آن روزگار از آن امام همام پرسیده بود، فرمودند: «فَلَا تَخْرَقُوا بِهِمْ أ مَا عَلِمْتَ أَنَ‏ إِمَارَةَ بَنِي‏ أُمَيَّةَ كَانَتْ‏ بِالسَّيْفِ وَ الْعَسْفِ وَ الْجَوْرِ وَ أنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ فَرَغِّبُوا النَّاسَ فِي دِينِكُمْ وَ فِيمَا أَنْتُمْ فِيهِ»: با آنان خشونت نورزید، مگر نمی‌دانید که فرمان‌روایی و خلافت بنی‌امیّه، مبتنی بر زورِ شمشیر و فشار و ستم بود، ولی حکمرانی و ولایت ما مبتنی بر ملایمت و دوستی و متانت و تقیّه و رفتار نیکو و پارسایی و کوشش فراوان است، پس کاری کنید که مردم به دین شما و مسلکی که دارید رغبت و گرایش پیدا کنند. 🔹قرآن کریم با اینکه دین و معارف تابناک آن را «حق و مطابق با حقیقت» معرّفی می‌کند و آن را «حنیف و منطبق بر فطرت» برمی‌شمارد و «قیّم و پایدار و به دور از هرگونه سستی» قلمداد می‌کند، ولی با همۀ این اوصاف، به پیامبر رحمت و محبّت و دانایی، که سراسر وجودش، سرشار از عطوفت و مهربانی و نرم‌خویی با مردمان بود و برخلاف پاره‌ای از تفکّرات اعوجاجی، ذرّه‌ای تلخی و تندی و خشونت در آن راه نداشت، به طور مکرّر تصریح می‌فرماید که در ارائۀ دین و تعالیم دینی نباید تحمیل و اکراه و اجبار وجود داشته باشد: «فَذَكِّر إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ، لَّستَ عَلَيهِم بِمُصَيطِرٍ» «وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ» و آیاتِ بیّنات متعدد دیگر. 🔸و امّا نکتۀ دوم که آن نیز برخوردار از اهمیّت جدّی است این است که: خواسته‌های به حقّ نسل جوان برای برخورداری از یک زندگی سرافراز و آبرومند، باید در رأس توجّه مسئولان و کارگزاران کشور قرار گیرد و همگان باید به این آسیب اساسی، توجّه کنیم که اگر این مطالبات و انتظارات، به درستی پاسخ داده نشود و جوانان ما با معضلات بزرگی نظیر فشارِ بیکاری و افسانۀ مسکن و بحرانِ افزایش سنّ ازدواج و فقر و تبعیض و فساد و اعتیاد و سایر آسیب‌های شکنندۀ اجتماعی مواجه بوده و خود را در مقابلۀ با این مشکلات خانمان‌سوز، بی‌پناه ببینند، قطعاً ما با بحران سرمایۀ اجتماعی بزرگی مواجه خواهیم شد که کمترین نتیجۀ خسارت‌بار آن کاهش مشارکت‌های ملّی و اجتماعی است. 🔹تعالیم دینی و نیز تجربۀ تاریخ بشری به خوبی نشان می‌دهد که مردمی که با غول فقر، دست و پنجه نرم کنند، در جهات فرهنگی و دینی هم، قوّت و قدرت خود را از دست می‌دهند، چرا که به مصداق آن سخن والای تکان‌دهنده که ائمّۀ‌هدی«سلام‌الله‌علیهم» از رسول خدا«صلی‌الله‌علیه وآله و سلّم» نقل کرده‌اند که: «كَادَ اَلْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً»، فقر، هم‌مرز با بی‌ایمانی است. پیامبر اکرم که به تعبیر خداوند متعال، تمام وجود مبارکش آکنده از نهایت دلسوزی برای ایمان مردمان بود، ولی به خوبی دریافته بود که تنگنای نان و گردباد اقتصاد ناسالم و معضلات طاقت‌فرسای معیشتی، چگونه دین و ایمان آدمی را در می‌نوردد و از این‌رو با تضرّع به پیشگاه خداوند مهربان عرضه می‌داشت: «اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي اَلْخُبْزِ وَ لاَ تُفَرِّقْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ فَلَوْ لاَ اَلْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لاَ صَلَّيْنَا وَ لاَ أَدَّيْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ!»