پیام مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مظاهری«مدّظلّهالعالی»
به کنگرۀ بازخوانی ابعاد شخصیّتی امیرالمؤمنین امام علی«سلاماللهعلیه»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
قال الله سبحانه: «أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ يُهْدى»
برگزاری کنگرۀ بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمؤمنین امام علی«علیهالسّلام» در چهاردهمین قرن شهادت آن امام همام، از الطاف و عنایات الهی است و از این جهت خداوند متعال را سپاس میگزاریم.
این بنده که مقرّر بوده است در جمع شما میهمانان معزّز و شرکتکنندگان گرامی در این همایش، توفیق سخنگفتن دربارۀ مولای متّقیان«علیهالسّلام» را داشته باشم، اینک به سبب کسالت و بیماری از این توفیق محروم گشتهام، امّا بمنظور درک سعادت مشارکت در این کنگره که مزیّن به نام مبارک امیرالمؤمنین«علیهالسّلام» است و به احترام شما میهمانان بزرگوار که از راههای دور و نزدیک در این برنامه شرکت فرمودهاید، چند نکته را به اختصار عرضه میدارم.
1- سخنگفتن از شخصیّتی چون امام علیبنابیطالب«علیهالسّلام»، به حقّ، کاری صعب و مشکل است. درک ابعاد وجودی این انسانِ کاملِ بیهمتا و این ولیِّ مطلقِ خداوند تعالی، بیگمان برای ما خاکیانِ منغمرِ در مادیّات امکانپذیر نیست: «ها عَلیٌ بَشرٌ کیف بَشر، رَبه فیه تجلّی و ظَهر». و از همین روست که در بیان بلند رسول خدا«صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» چنین وارد شده است که: «يَا عَلِيُّ مَا عَرَفَ اللَّهَ إِلَّا أَنَا وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَنِي إِلَّا اللَّهُ وَ أَنْتَ، وَ مَا عَرَفَكَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَا».
امّا از آن جهت که «ألا وَ إِنَّ لِكُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً يَقْتَدِي بِهِ وَ يَسْتَضِيءُ بِنُورِ عِلْمِهِ» باید تلاش و کوشش نمائیم تا در حدّ مقدور، آن وجود مبارک و نورانی را بیش از پیش بشناسیم و با تبعیّت و پیروی از سخن و سیرۀ او، سعادت دنیا و آخرت خود را تأمین و تضمین نمائیم و بیشک، محبّت و مودّت واقعی به آن وجود گرامی وقتی تحقّق عینی خواهد یافت که ما پیرو و رهروی حقیقی او باشیم: « إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهيمَ لَلَّذينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذينَ آمَنُوا وَ اللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنين».
2- ماندگاری و جاودانگی سخن و سیرۀ امیرالمؤمنین«علیهالسّلام» از آن روست که در کلام نورانی و مرام روحانی آن امام همام، هم به مسائل نظری مورد حاجت و نیاز انسان پرداخته شده است و هم به مشکلات عملی او؛ و از سوی دیگر به همۀ ساحتهای وجودی انسان، چه ساحت فکری و معرفتی و چه ساحت عواطف و احساسات، و چه ساحت آرمانها و اهداف و چه سایر ساحات وجودی آدمی، توجه و التفات نظر شده است. نهجالبلاغه ـ که به حقّ، اخ القرآن نام گرفته است ـ منشور باعظمتی است که صدق و درستی این ادّعا را اثبات میکند و البته نهجالبلاغه با همۀ عظمتی که داراست، گوشهای از کلمات و بیانات بلند آن امام متقّیان و امیرمؤمنان است. بنابراین ما به سخن و مرام علی«علیهالسّلام» نیازمندیم تا هم خود را بشناسیم و هم خود را بسازیم و هم برای ساختن جامعهای آباد و معنوی و انسانی و الهی، نقشۀ راه و برنامۀ عملی داشته باشیم.
3- در پیامی که در ماه مبارک رمضان و در ایام شهادت امیرالمؤمنین«علیهالسّلام» عرضه شد، بیان گردید که از میان انبوه تعالیم حیاتبخش و پیامهای سازنده و درسهای آموزندۀ مولا، آنچه در دنیای امروز مورد نیاز حتمی و قطعی ماست و باید در مرکز توجّهات و محور اقدامات، قرار گیرد، هفت درس با اهمیّت است که بیگمان اهتمام و التزام به آنها میتواند مایۀ سعادت و سربلندی دنیوی و اخروی انسان باشد:
اوّل: کرامت و حرمت انسان؛ دوّم: خرد و عقلانیّت؛ سوّم: علم و دانش؛ چهارم: اخلاق و تقوا؛ پنجم: عدالت و دادگری؛ ششم: اقتصاد و معیشت مردم و بالاخره هفتم: بازگشت به قرآن.
اینها مهمترین آموزههایی است که توجّه عمیق و عمل دقیق به آن، هم شخصیّت فردی آدمی را میسازد و هم زمینه را برای شکلگیری یک جامعۀ دینی و انسانی فراهم میآورد. در همۀ این هفت قلمرو باید اصول کلّی و جزئی هر یک، تبیین و تشریح گردد و سپس با صداقت و جدیّت هرچه تمامتر مورد التزام و عمل واقع شود.