بسم‌الله «تراز» جنگلهای ارسباران را دوست داشتم، هوای مه آلود راهم. درختان درهم پیچیده و کوه‌های سربه آسمان برافراشته راهم و هوای بارانی که قرار بود هوای دونفره باشد. اما حالا هوای بارانی و مه آلود جنگلهای ارسباران، خادم جمهور را، عزیزدل ملت و جهان را داغدار کرده. کاش هنوز دیروز ظهر بود، وقتی می‌توانستیم صدای زنده شهیدجمهور را بشنویم. کاش هنوز کسی مانع میشد تا سید آخرین پرواز را بدون صرف ناهار، انجام دهد. کاش توانی برایمان مانده بود و از خدماتت میگفتیم سید. کاش هنوز داشتیم مثل سه سال پیش تو را میستودیم. اما حالا باید بگوییم سید مزدشهادتش را گرفت، با چه؟ با خدمات خالصانه‌اش درشوراهایی که سالها، تعطیل بود و او به راه و نتیجه رساندشان. با تلاشش باپرداخت وام فرزندآوری و ازدواجش به جوانان، با افزایش حقوق پنجاه درصدی بازنشستگان. رییسی عزیز، مجاهد ما، در این سه سال، جمعه ای نه درخانه ماند، نه حتی در تهران، لحظات استراحتش تبدیل شدند به چرتهای کوتاه پروازی. رییسی عزیز، قدر بوسه حاج قاسم را روی پیشانی میدانست، برای همین تلاش کرد سی سال مجاهدت کرد و از همان سالهای قوه قضاییه و تولیت حرم، بار شهادت خودش را بست. هرچه دستش بازتر شد برای خدمت، به مردم، عزمش راسخ‌تر شد، متواضع‌تر شد و فعالتر. یادمان نرفته روزهای پراضطراب هفتصد کشته کرونا را ظرف مدت کمی به روزهای آرامش رساند، 🔹روزهایی که سخنگوی دولت پیشین از صفربودن خزانه مملکت گفته بود و او بدون آن که خم به ابروی خودش یا ملت بیاورد، استقراض میلیاردی دولت از بانکهای جهانی را تسویه کرد، 🔹یارانه‌ شانزده سال۴۵هزار و پانصد تومانی مانده را به ۳۵۰ تومان رساند. و هزار کار دیگر، بدون آنکه منتی بر سر مردم بگذارد یا حتی حس خادمی‌اش، کمی تبدیل به حس ریاست جمهوری، بشود. 🔹مرداخلاق که در مناظرات، پیش از انتخابات، مورد هجوم دروغگویان قرار گرفته بود، با نجابت، تنها سخت به حق گشود و در سالهای ریاست جمهوری‌اش، از هرگونه اتلاف وقت و انرژی بر سر دفاع از خود، پرهیز کرد. رییس جمهوری که تمام استراحتش را به صندلی‌های هواپیما و هلی کوپتر، اختصاص داد و پنجشنبه و جمعه‌ای، در خانه نبود. کسی که پیش و بعد از ریاست جمهوری‌اش، استراحت و اوقات فراغت نداشت و چرخ هزار کارخانه تعطیل را دوباره به گردش درآورد. هنوز کارگران هفت تپه، موقع استراحتشان، پیگیری‌ها و دردل‌هایشان با او را به خاطر می‌آورند، کسی که طرح‌های زمین مانده را زنده کرد و برخلاف بقیه که تنها شعار افزایش جمعیت دادند، وام‌ها و تسهیلات را فراهم کرد... سیدجان! مرزهای توقع ما را، مرزهای رییس جمهور تراز را، بالا بردی. بعد از این، به کمتر از تو قانع نخواهیم شد. تو مرزهای ریاست جمهوری را، امیرعبدللهیان، مرزهای وزیرخارجه بودن را، هم شهید آل هاشم عزیز، مرزهای امام جمعه تراز بودن را، هم شهید رحمتی، استانداردهای استاندار بودن را، آموختید. فقط کاش کمتر برای شهادت دعا می‌کردی.. دلمان سوخت، قلبمان آتش گرفت، کمرمان خم شد، ولی دل خوش داریم به وعده رهبرمان، به امام رضایی که ریاست و شهادت تو ثابت کرد، حقا صاحب ایران است. حالا که پیش خدایی، دستت بازتر است، دعایمان کن، دستگیریمان کن. ✍محــــنـ❤️ــــــا https://eitaa.com/joinchat/1402208256Cb57404510b