بسم الله
در سونوگرافی، وقتی دستیار دکتر به من بسته ای از هدایای کودک میدهد, طوریکه یکیدو نفر کناری بشنوند،با لبخند میگویم دستشان درد نکند ،چهارتاپوشک هم خوب است.
زنی آنطرفتر میگوید:«وسط این گرانی فقط بیست میلیون برای خود تولد بچه کنار بگذاری تا بتوانی فرزند بیاوری؛ هی هم میگویند:« بچه بیاورید.»
خندهام میگیرد، میگویم: «والا ما بیست تومن برای هیچ کدام کنار نذاشتیم، حالا یکی دوتومن شاید...»
بعد زن لیست میکند ومن تازه میفهمم مشکل از کجاست؟!
از خرج زایمان در بیمارستانهای لاکچری تا سیسمونیهای چشم دربیار.
وبعد هم که خدابخواهد و بچه بهسلامتی دراین دنیا،قدمرنجه کند،
از وقتی خودش را میشناسد، پرستار ومربی وکلاس ومهد وتازه اینها خوب است،
بعد کار به تبلت و و ماشینها وفصلی یک جفت کفش خریدن و خریدهای عید نالازم و...اینها میرسد که الحق والانصاف، هرکدام روضهای جدا گانه دارد.
الغرض، نشستم حساب کتاب کردم و تازه دستم آمد چه کارها باید میکردیم ونکردیم که خداراشکر نکردیم.
چون ظاهراً بااین وضع اجتماع، هرقدر هم بخواهیم بدوییم، به جایی نمیرسیم. پس همان نسوزاندن انرژی بهتر است.
و اساسا مگر بچه چی حالیاش، است از خیلی خرجها که برایش میشود؟
گیریم سیسمونی تا چندسال و برای هرچند فرزند استفاده میشود.
اصلا مگر پدرو مادرها چندتا بچه میآورند؟
بعدهم ،مخارجی مثل تبلت و مهد کودک واینها، هرکدام چارهای دارد به عنوان مثال غیر ازاین ایام کرونا که خداوند باعث و بانیش را لعنت کند، تبلت به چه کار میآید؟ آن هم برای کودک بی سواد؛ جز اینکه سطح هوشی اورا به خطرمی اندازد و به سلولهای چشمش آسیب جدی میزند.
جدا از اینها نوعی اعتیاد میآورد که چه بسا بعداز سالها دیگرانی همچون همسر خوشبخت باید چوبش را بخورند.
تازه اگر قضایایی مثل بدخلقی، و حرف نشنوی و بیشفعالی را در نظر نگیریم.
یا مثلا مهد کودک بنده به عینه دیدهام در خانواده های که ازدواج وفرزند آوری سر وقت انجام شده، و فرزندآوری به تعدد صورت گرفته، هیچ نیازی به مهد کودک نیست، چرا که فرزند در خانواده وجمع فامیل، احساس نیاز به گروه همین وسالش اشباع (با تکیه بر حلقی بودن تلفظ عین)، میشود و هم مهارتهای جمعی را به وفور میآموزد.
تازه علاوه برآن به جا اینکه کودک نوپا را بفرستی زیر دست مربی مهدی که با این بند و بساط بیست سی، معلوم نیست چه چیز به فرزند بیاموزند. واصلا خود مربی چه بارش باشد که بخواهد بیاموزد؟!! (با پوزش از مربیان خوب مهدها)
تازه در بهترین حالت این سوال پیش می آید که هزینه اش چقدر میشود و اصلا چه کسی از عهدهی مخارج مهدهای خصوصی که متاسفانه مانند همان مدارس خصوصی، کیفیت بالاتری از دولتیها دارند؛ بر میآید آن هم باقیمت شانهی تخم مرغ، چهل وپنجی و روغن فلان تومانی...
تازه از همه اینها که بگذریم وارد مبحث شیرین جشن تولدهای سالیانه، میشویم که خوب نشویم برای خودمان وقلبمان وحتی جیبمان بهتر است.
متاسفانه در شرایط کنونی پدر و مادرها ترجیح میدهند یا هزینههای گزاف از تولد بچه ی جدید جلوگیری کنند تا بتوانند برای تک فرزندشان تولد های لاکچری بگیرند.
تولدهایی که مواد مصرفی در آنها به اندازه شام عروسی خودشان، خرج برداشته.
واصلا کشی نیست بیاید به این زن شوهر خام که الهی در مشعل زندگی به سلامتی،که نه چندان خشن، پخته شوند، حالی کند که خب آخر چرا؟
که گفته است وقتی چیزی را اصلا کسی نمیداند به بازار آمده برای تولد فرزندت بخری تا علاوه بر بالابردن سطح توقع کودکت، چشم سایر کودکان اقوام و عشیره را از حدقه خارج کنی؟
واصلا گیرم امثال تو بازی چه و چه، و ماشین شارژی واینها خریدی، خب سالهای بعد ترش را چه میکنی؟
خب طبیعی است وقتی برای کودکی که هر را ازبر، تشخیص نمیدهد ، ماشین و موتور شارژی و هزار و یک اسباب بازی تهیه میکنی،
نامرد است اگر درسن جوانی ازت موتور وخانه و ماشین، نخواهد.
خوب بهقول حکما وعقلا، سری را که درد نمیکند،دستمال نمیبندند.
و به قول خودمان، مگر مجبوری یا عقلت کم است.
سخن در این باب بسیار است لکن وقت اندک و زمان خواب مانزدیک ...
اما بهحکم درخانه اگر کس است یک حرف بس است، لب فرو میبندیم والباقی را به شخص شخیص مخاطب، واگذار میکنیم.
#طنز
#اسراف
#فرزند_آوری
@zedbanoo