➖➖➖➖➖➖➖
🔳الفرار
◻️گاه حوادثی می تواند در تاریخ یک کشور تعیین کننده و سرنوشت ساز باشد. مثل تصمیم امام به آمدن به ایران در زمان بختیار که اگر امام دیر می آمد معلوم نبود سرنوشت انقلاب چه می شود.
◻️حسن حسینی ارسنجانی نویسنده کتاب الفرارکه حدود ۴ سال است در حال نوشتن خاطرات «حاج ناصر ربیعه» از فرماندهان اطلاعات سپاه سوسنگرد است می گوید در جنگ سوسنگرد در سال 59 یک سرلشکر عراقی به اسارت ایرانیها در می آید، او را به قسمت بازجویی میبرند اما او کلامی حرف نمیزند؛ به او میگویند باید همکاری کنی و... سرانجام او لب به سخن میگشاید و میگوید اگر شما ده دقیقه زودتر آمده بودید صدام را دستگیر میکردید او در سنگر من بود، با بی سیم به فرماندهان دستور میداد ترسوها فرار نکنید،اگر کسی فرار کرد او را بکشید و.. بلافاصله صدای الله اکبر بسیجی ها را که میشنود پا به فرار میگذارد و الفرار میکند.
◻️تصور کنیم اکر در همان سال 59 صدام اسیر می شد سرنوشت جنگ چه می شد. این حتمی است که در عراق فرد دومی به اقتدار صدام نبود که کار را جمع کند و رژیم بعثی با خواری پایان جنگ را اعلام می کرد
◻️و تصور کنید فرضا اگر در نیروهای عمل کننده انضباط و سرعت عملیاتی بیشتری وجود داشت این اتفاق واقع می شد. البته بهانه جویان این حرف را مستمسک حمله به رزمندگان و فرماندهان جنگ نکنند. برای درک شرایط جنگ در سال 59 به آثار تولید شده از جمله کالکهای خاکی خاطرات سرلشگر جعفری مراجعه شود. در آن وانفسای اول جنگ سوسنگرد سه بار محاصره و با رشادت مردم و رزمندگان رفع حصر شد.
◻️اما این فرض با اینکه بسیار بعید است محال نیست و نشانه اش اینکه خدا صدام را در یک قدمی تله ی ایرانی ها آورده بود. چرا؟
◻️فرصتها را در یابیم. شاید این نزدیکی خدا برای ما یک چشم روشنی در نظر گرفته باشد
➖➖➖➖➖➖➖
https://eitaa.com/almottaqin
➖➖➖➖➖➖➖