پلان اول:یک، دو، سه، چهار، پنج ثانیه بیشتر تا آسمانی شدنش، زمان نیاز نداشت...
اما عمری برای این ۵ ثانیه باید استقامت و صبر کرد تا روزیمان شود...پلان دوم:میدانست شکارچی در کمین است و شاید هم زیر لب داشت زمزمه میکرد، یک، دو، سه، چهار، پنج... ولی غیرتش اجازه نداد کار متوقف شود، او به فکر ادامه کار بود نه به یاد شهادت... تا اینکه به او هم چشاندند...پلان سوم:فراخوان امیر قافلهبرداشت آزاد...
وسیله راننده ندارد آیا حاضرم برای رفتن به مسلخ زیر لب بگویم:یک، دو، سه، چهار، پنج....وقت تنگ است، زمان فکر کردن نیست...#سلوک_یاران_خمینی#مکتب_خمینی
╭⊱┅═✧❁🍂🌺☀️🌺 🍂❁✧═┅⊰╮
🆔@alqatreh
╰⊱┅═✧❁🍂🌺☀️🌺 🍂❁✧═┅⊰╯