اما به نظر می رسد که « سرکنگبین صفرا فزود! » و این مقاله، نه تنها مشکلی را حل نکرد، بلکه ضمن تایید ضمنی شبهات قبلی، مشکلات جدیدتری را نیز به مشکلات « نسب سیادت » خاندان پادشاهی اردن، افزوده است! در این مقاله، چند مشکل به چشم می خورد: اول این که نویسندگان این مقاله، در همان ابتدا، به صورت ناخواسته، « اعتراف » کرده اند که « شبهات جدی » در خصوص نسب « قتادة بن ادریس » وجود دارد! منتها باز هم بر کتب « انساب » تالیف شده پس از قدرت یافتن « بنی قتادة » به عنوان امرای « مکه »، استناد کرده اند که با توجه به عدم تناسب جدی این « شجره نامه ها » با شجره نامه های مربوط به قبل یا همزمان با قدرت گرفتن « بنی قتادة » در مکه، عملاً شبهات مطرح شده قبلی، باقی خواهند ماند. از سوی دیگر با توجه به خالی بودن دست مولفان در پاسخ به شبهات، این نویسندگان تلاش کردند تا بگویند، احتمالاً شبهات مطرح شده در خصوص نسب « قتادة بن ادریس »، نه درباره انتساب آنان به « سادات حسنی »، بلکه در خصوص انتساب آنان به قبلیه « بنی فلیتة » بوده است که این دفاع بد! نیز مجدداً بر وجود « شبهات » جدی در خصوص « نسب » بنی قتادة، صحه می گذارد! 🌤اَللّهُمَّ عَجِّل‌لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤 ┄┅══❁ 🕋 ❁══┅ https://t.me/alvadossadegh https://eitaa.com/alvadossadegh ┄┅════❁ 🌍 ❁═════┅