(رزمندگان تخریب لشگر10) منزل سردار در ده ونک بود. وقتی من رسیدم آقا سید مهدی روی صندلی مشغول صحبت بود و کنارش نشستم و بعد هم ایشون مجلس رو به من واگذار کرد و کنارم نشست و من هم چون روز هفتم ماه رمضان بود بیاد هفتمین روز ماه محرم زیارت عاشورا خوندم و به یاد لب خشکیده اربابمون ، لحظه شهادت در گودی قتلگاه با آقا سید مهدی کلی گریه کردیم. اذان رو گفتند و همه پشت سر آقا سید مهدی نماز مغرب و عشاء رو قبل از افطار خوندیم. سید خیلی با طمئنینه نماز میخوند بین دو تا نماز با صدای بلند گفتم ... با سید کنار سفره افطار نشستیم و روزه روز جمعه 7 ماه رمضان رو با هم افطار کردیم. بعد از افطار وقت جدا شدن از همدیگر رو در آغوش گرفتیم و روی همدیگر رو بوسیدیم . به سید مهدی گفتم: آقا سید یه عکس از 30 سال پیش شما دارم میخواهم یه عکس هم از الان شما داشته باشم و کنار هم بگذارم. او هم سر و وضعش رو درست کرد و آخرین عکس رو از آقا سید گرفتیم. 🌿🌹🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel