. حقایقی که تائب باید نسبت به آن‌ها یقین پیدا کند حقیقت اول: یقین به این مسئله که قلب انسان مرکز ارتباط و اتصال با حضرت حق است و باید او را به عالی‌ترین مقامات ممکنۀ قرب إلهی که «مقام عندیت» است برساند منتها گناه مانع از بروز این اتفاق می‌شود. حقیقت دوم: یقین کند که به‌واسطۀ گناه یک حقیقتی از او جدا می‌شود و دیگر هم به او بازنمی‌گردد. حقیقت سوم: یقین پیدا کند که به‌واسطۀ گناه آنچنان در سراشیبی سقوط می‌افتد که خداوند حتی حاضر نیست او را انسان خطاب کند بلکه می‌فرماید: بدترین جنبندگان. دنیا طلبی مانع از تحقق توبۀ حقیقی ما دل‌مان نمی‌خواهد انسان نازل باشیم ما دل‌مان نمی‌خواهد گناه کنیم. اما گناه می‌کنیم! دلیل این مسئله چیست؟ بهترین دلیل را امام باقر بیان کرده‌اند: میان بنده و توبه چیزی حائل نمی‌شود مگر اینکه در زندگی دنیا غرق شده است. یعنی: دنیا طلبی مانع توبۀ حقیقی می‌شود. تعبیری زیبا دربارۀ فکر گناه بهترین تعبیری که دربارۀ فکر گناه وجود دارد متعلق به حضرت عیسی است: موسی به شما امر ‌کرد که:‌ زنا نکنید! اما من به شما امر می‌کنم: حتی فکر زنا هم نکنید! زیرا کسی که فکر زنا کند مانند کسی است که در خانه‌ای زینت شده آتش روشن کند که اگر خانه را هم به آتش نکشد دوده‌اش زینت خانه را تباه می‌سازد. پس فکر گناه مانند: دودۀ آتش، و گناه مانند: آتش است. در مرحلۀ سوم دو گام برای تائب وجود دارد: گام اول: این است که توبه‌کننده به دنبال تدارک و جبران مافات می‌افتد. گام دوم: حزن است. مصلحت مؤمن در این است که همواره محزون باشد حضرت صادق می‌فرمایند: مؤمن شبانه‌روز را با حالت اندوه سپری می‌کند. و جز این به صلاح او نیست. چیزی را که امام معصوم مدح می‌کند افسردگی نمی‌آورد. حضرت داوود به خدا عرض کرد: محبوب من! به من فرمان دادى كه صورت بدن و پاهايم را با آب تطهیر کنم پس با چه چیزی قلبم را تطهیر کنم؟ فرمود: با غم‌ها و اندوه‌ها. یعنی غسل برای توبه باعث ریزش گناهان اعضاء بدن می‌شود اما هم و غم باعث تطهیر قلب می‌شود. کسی‌که از گناه توبه کرده باید خودش را مانند انسان‌های ورشکسته تصور کند تا با انجام یکسری از اعمال گذشتۀ خود را جبران کند. مثلا در عوض شادی در هنگام انجام گناه حزن قلبی پیدا کند. در مرحلۀ چهارم هم تائب باید یک برنامۀ جامع برای توبه داشته باشد. تائب باید استقامت در پشیمانی داشته باشد در مرحلۀ پنجم تائب باید استقامت در حالت پشیمانی داشته باشد. چون حقیقت توبه‌ چیزی به جز پشیمانی قلبی از گناه نیست. توبه باید به تغییر روش و سبک زندگی منجر شود رحمت خداوند در مواجهۀ با اهل گناه بسیار عجیب است. یکی از موارد رحمت این است: کمن لا ذنب له. توبه‌ یعنی تغییر روش. شخص تا قبل از توبه براساس گناه زندگی کرده اما از زمانی‌که توبه می‌کند دیگر براساس گناه زندگی نمی‌کند. این یعنی تغییر و تغییر هم باید خروجی داشته باشد. به نحوی که دیگران این تغییر را بفهمند و احساس کنند. اثر توبه باید مشهود باشد و به چشم بیاید. توبه‌کار نباید هیچ اثری از گذشته برای خودش باقی بگذارد. چون توبه فقط گفتن أستغفر الله نیست. بلکه سبک زندگی انسان هم باید تغییر پیدا کند. توبه‌کنندۀ حقیقی کسی‌ است که حتما باید جبران حقوق فوت شده إلهی و حقوق فوت شده انسانی را بکند. در یک حدیث دیگر حضرت رسول فرمودند: اگر اثر توبه در توبه‌كننده آشكار نباشد او توبه‌کار نیست: شاکیان‌خود را راضی کند قضای نمازهای از دست‌رفته را به جا آورد با مردم فروتنی کند نفس خود را از شهوات دور نگه دارد ... یعنی تغییرات در تائب باید مشهود باشد و به چشم بیاید. غفاریت خداوند متعال‌ از بین‌برندۀ اثرات گناه مطلب دیگر اینکه توبه با این همه تنها باعث از بین رفتن گناه می‌شود نه اثر گناه. ما در ماه رمضان از گناهانمان توبه می‌کنیم اما این توبه مربوط به عمل گناه است نه مربوط به اثر آن. قرآن کریم می‌فرماید:به پیشگاه خدا توبه کنید! توبه‌ای خالص و همیشگی. (تحریم:۸) این آیه دربارۀ عمل گناه است. در سورۀ دیگر: من مسلما غفار هستم برای کسی که توبه کرد. این (طه:۸۲) ای آیه دربارۀ اثر گناه است. فلذا ما باید برای از بین بردن اثر گناه هم فکری کنیم. اثر گناه با غفاریت خداوند از بین می‌رود و چهل و هشت راه وجود دارد تا غفران إلهی را شامل حال انسان کند. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گزیده سخنرانی استاد سیدمحمدباقر علوی تهرانی موضوع : | جلسه ۶ مسجد حضرت امیر علیه‌السلام @alyassin313