☘
#خلاصه_جلسه_ششم☘
(بخش هفتم)
🎀مهمترین و مهمترین و مهمترین موضوعی که در جلسه ی ششم باید بهش اشاره کنم و خیلی خیلی مهمه اینه که ما باید آستانه ی تحمل پذیری بچه هامون رو افزایش بدیم.
یعنی چی؟ البته در جلسات قبل یک اشاره کوچیک کردیم اما الان میخوایم بازترش کنیم و یک راه کار بدم برای اینکه آستانه ی تحملشون رو زیاد کنیم.💡💡💡
🎀 ببینید ما زمانی که بچه بودیم، آستانه ی تحمل زیادی داشتیم و بخاطر همین هست که اکثر دهه شصتی ها الان تحمل یکسری از مشکلات زندگی براشون راحتتره و دهه شصتی ها جزو دهه هایی هستند که توشون طلاق کمتر اتفاق افتاده. طلاق بیشتر توی زوج هایی که دهه هفتادی و هشتادی هستند اتفاق افتاده. چرا؟ چون اینها بچه هایی هستند که، چه دختر چه پسر فرقی نمیکنه، آستانه ی تحمل پذیریشون کمه. اکثرا تو 7 سال اول رفاه دارن و خونه هاشون شبیه هتل هایی هست که پدر و مادر گارسون اون هتل هستند و حتی یدونه لباس زیر خودشون رو هم نمیتونن بشورن.❌❌❌
🎀 ببینید ما روایت داریم که حتی اگر توانایی داری که نون حاضر بخری؛ خودت گندم بگیر. گندم رو آرد کن، آرد رو خمیر کن و داخل خونه نون بپز. تا:
1️⃣ بچه ها با روند سخت نون پختن آشنا بشن
2️⃣قدردان باشند
3️⃣آستانه تحمل پذیری شون بره بالا
گشنشه.... میگیم :"گندم رو هنوز آرد نکردم."
مامان گشنمه. .... وایسا الان آرد رو خمیر میکنم.
مامان گشنمه.... وایسا الان نون پخت.
بچه ی ما یک ساعت داره به گرسنگیش غلبه میکنه تا یک نون بگیره دستش. پس هی تحملش بیشتر میشه. بچه های ما تو محیط های گلخونه ای که تو خونه هامون براشون ایجاد کردیم دارن بزرگ میشن. بچه های ما کارهای شخصی شون رو انجام نمیدن. گاهی اوقات برای بچه های بالای 4 سال ما باید تشت بذاریم. یعنی این کار برای بچه های بالای 4 سال هم مصداق داره چه برسه به بچه ای که 12 سالشه؛ 14 سالشه...باید بچه های ما بعضی مواقع در ماه با اینکه ما ماشین لباسشویی داریم خودشون براشون لگن بذاریم دوتا از لباسهاشون که حالا زیاد هم چرک نیستنبندازیم تو آب. روشون تاید بریزیم. بچه ها خودشون چنگ بزنن و آبکشی کنن. حتی اگر کثیف بشورن و حتی اگر کثیف و کفی آب بکشن ما باید در طول ماه چند بار این کار رو ازشون بخوایم. اگر این کار رو نکنیم بچه هامون آستانه تحمل پایینی دارن.
🎀الان چقدر از سربازهایی که برای انقدر توی بچگی آستانه تحملشون پایین بوده ؛ز سربازی فرار دارن میکنن. چقدر از پسران دانشجویی که تو شهرهای مختلف تو محیط خوابگاهی میرن و دارن بار سنگین مخارج خرید غذا به خونواده هاشون تحمیل میکنن. بچه های ما باید تو خونه ای که هستن آستانه ی تحملشون رو افزایش بدیم. هر موقع هرچی خواستن در اختیارشون قرار ندیم.
🎀من دوتا نمونه دارم... این جلسه پیشنهاد میکنم این دوتا نمونه رو میگم و سعی کنیم هدفمند رو اینجور موارد کار کنیم. ببینید زمانی که ما در اومدیم بیرون، فاصله ی خونه ی ما تا اونجایی که میخوایم بریم و برگردیم کلا 20 دقیقست. بچه ما وسط راه میگه من تشنمه. ما درجا میگیم "الهی مامان قربونت بره ...آب معدنی خریدیم دادیم دستش...
نباید اینطوری باشه..❌❌❌
باید به بچه قبل از اینکه راه بیوفتیم یاد آوری کنیم بگیم که اگر دستشویی داری برو،🚽
اگر تشنته آب بخور🥤
بله تو خیابونی هم که داریم میریم مغازه هست. میتونیم به راحتی آب معدنی تهیه کنیم. ولی تهیه نمیکنیم.⛔
چون کل رفت ما با برگشت ما یک ربع بیست دقیقست. بچه ما اگر نتونه یک ربع بیست دقیقه به عطشش غلبه کنه قطعا فردا نمیتونه در مقابل ناملایمات زندگی مثل نمره کم گرفتن، رتبه بد آوردن؛ ناملایمات روزگار قد خم میکنه و سریع پناه میبره سمت الکل و مشروبات الکلی و سیگار و جنس مخالف و اعتیاد و فلان و فلان و فلان..
🎀پس خیلی طبیعیه که بچه ی ما بتونه یک ربع بیست دقیقه تشنگی رو تحمل کنه. بله من مادرم. دلم میسوزه نمیخوام بچم تشنگی رو تحمل کنه. ولی همین مادری که دلسوزه باید تلاش کنه. که گاهی، *گاهی نه همیشه* ، آستانه ی تحمل پذیری بچه هارو بالاتر ببره.شاید این حرف رو اگر یک آدم غریبه که با فضای دوره ی ما و فضای گروه ما بشنوه ، به ما انگ بچه آزار رو بچسبونه.
بگه یعنی چی؟ بچه تشنشه. تو مادری.... تو مسئول خورد و خوراک بچتی..تو مسئول آسایش بچتی... باید براش آب بخری و در اختیارش بذاری. ❌❌❌
ما میگیم بچه های ما عزیزن. ولی ساختن یک شخصیت مستقل و محکم عزیزتر از خود بچست.
🎀بله ما گاهی برای بچه هامون فراهم میکنیم. بچه ی ما خیلی دلش آبمیوه میخواد؛ براش میخریم میخوره. ولی من میگم گاهی اوقات این ناکامی های کوچیک رو باید به بچه هاشون بچشونیم.
🌺استاد خانم مهرفرزی(مدرس و مشاور حوزه ی خانواده)🍃
ادامه دارد(7)