✨📖✨آشنایی با برخی مضامین دلنشین مناجات شعبانیه 🔰 استاد علیرضا پناهیان 🗓 زمان: ۱۳۹۹/۱/۱۹ 🔰 وقتی از ما بپرسند «کارها دست کیست؟» معمولاً می‌گوییم «همه‌چیز دست خداست» اما چرا این معارف توحیدی در قلب ماآن‌طور که باید و شایدجاری نمی‌شود که موجب اشک و مناجات شود و شدید‌ترین محبت در دل ما نسبت به خدا ایجاد شود؟ چون ما معمولاً به اسباب و علل، خیلی بها می‌دهیم و نقش خدا را فراتر از اسباب و علل و حتی فراتر از نقش خودمان، نمی‌بینیم چه مانعی موجب می‌شود معارف توحیدی در قلبمان جاری نشود؟  یکی از جملات بسیار توحیدی و زیبای مناجات شعبانیه در فرازهای ابتدایی این مناجات، همین عبارت است که در جلسات قبل هم به دلیل دیگری به آن اشاره کردیم ✨📖«بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی» خدایا نقص من و هر منفعت و ضرری که بخواهد به من برسد، همه‌اش به‌دست تو است... و بعد هم نتیجه می‌گیرد که «اگر تو محرومم کنی چه کسی به من، روزی خواهد داد و اگر تو رهایم کنی چه کسی به من کمک خواهد کرد؟!» معمولاً وقتی از ما سؤال کنند «قدرت دست کی است؟ کارها دست کی است؟ آیا در کنار خداوند متعال کسی دیگر وجود دارد؟» معلوم است که پاسخ‌های روشنی به این سؤال می‌دهیم و می‌گوییم: «قدرت دست خداوند است و کسی غیر خدا نمی‌تواند کاری انجام بدهد و...» اما چرا این معارف توحیدی در قلب ماآن‌طور که باید و شاید جاری نمی‌شود که بعد موجب اشک و انابه و مناجات بشود و موجب شدید‌ترین محبت در دل ما نسبت به پروردگار بشود؟ ✨📖عشق به مناجات با خداوند متعال و احساس نیاز کردن به این گفتگو، به‌دلیل همین معارف توحیدی است؛ البته اگر این معارف در قلب کسی جاری بشود. اما چه مانعی وجود دارد برای اینکه این معارف توحیدی در قلب ما جاری بشود؟ ما معمولاً به اسباب و علل، خیلی بها می‌دهیم و نقش خدا را فراتر از این عوامل نمی‌بینیم مانعش این است که ما معمولاً به اسباب و علل، خیلی بها می‌دهیم و نقش خدا را فراتر از اسباب و علل و حتی فراتر از نقش خودمان، نمی‌بینیم! معمولاً بلا یک وضعیتی را برای انسان پیش می‌آورد که انسان را در یک بن‌بست قرار می‌دهد و آنجا یک‌دفعه‌ای احساس می‌کند، کسی را غیر از خدا ندارد، درحالی‌که ما در اوج رخاء و گشایش هم کسی را غیر از خدا نداریم، ما در اوجِ هموار بودن همۀ وسایل و همۀ اسباب در کنارمان، در آستانۀ رسیدن به همۀ خواسته‌های خودمان، باز هم کسی را غیر از خدا نداریم. 🔰ما مشرک نیستیم به این عنوان که هم به خدا معتقد باشیم و هم در کنارش به الهه‌های دیگری معتقد باشیم. ما مشرک نیستیم به این معنا که بت‌پرست باشیم، یعنی هم خدا را مؤثر در عالم وجود بدانیم و هم بت‌ها را. اما این حد از شرک که «توحید قلبی» را از ما باز می‌دارد و در نتیجه، حس مناجات را از ما می‌گیرد، معمولاً در دل ما هست، یعنی در این حد که اسباب و علل و آدم‌ها را خیلی در زندگی خودمان مؤثر می‌دانیم. ✨📖اگر عمیقاً فکر کنیم، می‌توانیم درک کنیم که این آیه چقدر در زندگی‌ ما قدرت دارد: «وَ ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمى‏»(انفال/۱۷) خداوند متعال در این آیه، به پیامبر اکرم(ص) فرمود: حتی وقتی تیر می‌اندازی، تو تیر نینداخته‌ای بلکه خدا تیر انداخته است! ببینید این نگاه، چه معرفت بالایی از توحید را در قلب انسان جاری می‌کند! 🔰همۀ صحنه‌ها در اطراف ما طوری طراحی شده که متناسب با «امتحان‌گرفتن خدا از ما» باشد یک‌کمی باید به بحث جبر و اختیار برگردیم، یک‌کمی باید به میزان دخالت خدا در زندگی‌مان، در هر لحظه نگاه کنیم. یک‌کمی باید به این نگاه کنیم که هیچ تصادفی در زندگیِ ما وجود ندارد، مثلاً وقتی می‌رویم سر خیابان و تاکسی سوار می‌شویم، یا وقتی زنگ می‌زنیم که یک تاکسی بیاید، اینکه «کدام تاکسی و کدام تاکسی‌ران بیاید؟» یا اینکه «راننده در ماشین، کدام شبکۀ رادیویی را روشن کرده باشد و چه حرفی به گوش ما بخورد؟» هیچ کدام از اینها تصادفی نیست. شما فکر کنید به اینکه خداوند چقدر می‌تواند در ذهن اطرافیان ما تصرف کند که به ما چه بگویند؟ و البته خداوند همیشه این کار را انجام می‌دهد! چرا وضعیت اطراف ما این‌گونه است؟