🔻 قسمت هفتم، 🚨 حسین حاج فرج الله دبّاغ ملقب به عبدالكريم سروش ⭕️ نقد مارکسیسم و شهرت سروش: 🔻 در حوزه معرفت دینی اگرچه سروش با شاگردان امام خمینی(ره) و علّامه طباطبایی یعنی افرادی همچون مهدی حائری، شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله مصباح یزدی و دیگران مرتبط بود اما از داشتن اساتیدی که به شاگردی آنان تکیه کند و برای خود سلسله مشایخ علمی ترتیب دهد، بی بهره بود. این مسأله مخصوصاً زمانی شدت می گرفت که عالمان دینی سروش را بعنوان یک متفکر اسلام شناس به رسمیت نمی شناختند این دوگانگی شخصیتی در مواضع بسیاری موجبات رنجش سروش را فراهم می ساخت و منجر به شکل گیری برخورد های دوگانه از وی می گردید. نمونه ای از این دوگانگی، نحوه برخورد و مواجهه وی در مقابل علمای دینی است 🔻وی در برخی از مواضع، در مقابل علما خضوع ظاهری نموده است و در برخی مواضع، نسبت به همان افراد کاملاً گستاخانه و به دور از رعایت ادب سخن گفته است. این دوگانگی در مواضع او در مورد امام خمینی(ره) نیز مشهود است و در ادامه نیز به برخی از مصادیق آن خواهیم پرداخت 🔻یکی دیگر از نمونه های این رنج درونی، استفاده از کلمات و اصطلاحات معرفتی و روایات دینی فراوان و استفاده از آرایه ها و اشعار ادبی در گفته ها و نوشته های او برای تظاهر به فضل و ادب و آراستگی به ظواهر دینی است. این استفاده بی رویه تا حدّی است که سبک نوشته های سروش مخصوصاً نامه های وی را مغلق و غیر معمول می نماید. @amaar_chadegn