اشباح که گویا از نواختن صدای شیپور مست شده بودند و صداهای غریب و شاید ترسناک مینوازند کمک میکنند تا بتوانم با موجود چوبین تن ملاقات کنم... و او بامن معامله میکند! درعوض چاقوی دسته چوبی، از من میخواهد تا کارت سبزی را برایش بسازم...