🔳دانشجویی که فحاشی میکند، دانشجو نیست... /1
▪️12 سال دانشجو بودم و 7 سال در خوابگاه زندگی کردم. ما پس از خرداد 76 که به قول معروف دانشگاهها دچار تغییر در فضای سیاسی و گفتمانی شدند به دانشگاه رفتیم و از اولین دانشجویانی بودیم که علیه وضعیت سابق دانشگاه شوریده و تلاش کردیم تا وضعیت جدیدی را رقم بزنیم. در آن سالهای آخر دهه 70 به صورت هفتگی میتینگ سیاسی، گفتوگو و همایشهای سیاسی بود و فعالیتهای دانشجویی در تشکیلاتی مانند بسیج، جامعه اسلامی و انجمن اسلامی شدید بود و تقریباً همه هم سیاسی. یعنی کسی که سیاسی هم نبود پایش به دانشگاه باز میشد خود به خود سیاسی میشد.
▪️در آن سالها سلف سرویس را بارها به هم ریختیم، تجمعات مختلف برگزار کردیم، در اعتراضات حتی یکی از دانشجوها غذای ظهر را که قورمه سبزی بود (به قول بچهها خورش چمن) در یک پلاستیک به سمت معاون دانشجویی دانشگاه پرتاب کرد که از بیخ گوشش گذشت و قشنگ وسط صورت یکی از مسوولان حراست نشست. هر روز درگیری سیاسی داشتیم و هر روز جایی سر و صدا بود، کلاسها پر از بحث سیاسی و فکری بود، اساتید هم باسواد بودند چرا که بسیاری از آنها با گزینشهای امروزی استخدام نشده و از نسل قدیم به شمار میرفتند.
اما هیچ وقت، دقیقاً هیچ وقت به یاد ندارم که در همه این سالهایی که دانشجو بودیم (حتی در تیر 78 و حوادث بعد از آن) توهین کنیم، هتاکی کنیم و حرفهای رکیک و زننده بر زبان ما جاری شود. ادب، متانت، حفظ حرمت و جایگاه دانشجو، به عنوان کسی که طالب علم و دانش است، حفظ جایگاه و پایگاه اجتماعی و آن نقش تاریخی که در طول 85 سال گذشته - از زمان تاسیس دانشگاه تهران – و... مواردی بود که تاکید بسیار روی آن بود. در حالی که در سطح جهان کسی که «دانشجو» است اهل فضل و ادب است، متاسفانه ما در کشور شاهد ظهور «دانشجونما» هستیم، کسانی که همه حرمتها و حریمها را پشت سر گذاشتهاند.
▪️در حالی که دانشگاهی مانند تهران که به همراه علوم پزشکی و پردیس بیش از 70 هزار دانشجو دارد، یا دانشگاه شریف که بالغ بر 12 هزار دانشجو را در خود جای داده و سایر دانشگاههایی که تصاویر و فیلمهایی از آن منتشر شده، شاهد حضور عده بسیار اندکی هستیم (که در خوشبینانهترین حالت حتی 4 درصد هم نمیشوند) اما چنان هیاهو میکنند و چنان گرفتار فضای مصنوعی فکری و رفتاری شدهاند که باید از آنها عنوان «دانشجو» را سلب و به آنها «هتاک» و «فحاش» داد. از آنجایی که دوست ندارم چنین فیلمها و تصاویری را ببینم، اما گاهی اوقات به اجبار میبینم، از حیرت دچار سرگیجه میشوم.
▪️هر چند فاصله نسل ما با این تعداد قلیل اندگ به لحاظ سواد، سطح مطالعه، پیوستگی با سنتهای ایرانی و اسلامی، نوع تربیت خانوادگی بسیار متفاوت است، آنها یک تفاوت عمده با همدورهایهای خود هم دارند، وقتی از 70 هزار دانشجو کمتر از دو هزار نفر هیاهو میکنند و با کمک رسانههای انگلیسی و سعودی و امریکایی برجسته میشوند آن 68 هزار نفر را نباید با این تعداد اندک یکی دانست و همراه کرد. چندی پیش در یادداشتی کوتاه از تصمیم برای برخورد با این افراد «هتاک» و «فحاش» نوشتم و اینکه قرار است حتی برخی از لیدرهای آنها را ممنوع الخروج هم کنند!!!
▪️اینکه چرا باید تعدادی معدود و محدود اینگونه دانشگاه را به گروگان بگیرند، اصلا مشخص نیست. شک نکنید که بسیاری از این افراد از قشر مرفه جامعه هستند، کسانی که در مدارس غیرانتفاعی درس خوانده، در کلاسهای کنکور با هزینههای هنگفت حضور داشته و حالا میخواهند با درس خواندن در دانشگاههای مطرح کشور مانند شریف، تهران، امیرکبیر یا شهید بهشتی و... بگویند که خیلی نخبه هستند!! اولاً آدم نخبه هیچ وقت بیادبی و هتاکی نمیکند، هیچوقت فحش نمیدهد، هیچ وقت اهل عبور از خطوط قرمز نیست، هیچ وقت حرمت جایگاه دانشجو و دانشگاه را زیر سوال نمیبرد، هیچ وقت ادبیات زشت و زننده چالهمیدانی ندارد و مهمتر از همه هیچ وقت کلاس درس را تعطیل نمیکند تا بیاحترامی کند.
▪️اینکه چرا وزارت علوم اجازه میدهد تا اینگونه سیمای دانشگاه توسط عدهای قلیل و معدود مخدوش شود و جایگاه علمی کشور زیر سوال رفته و این عده اندک مانع از ادامه تحصیل دانشجویان در این روزهای سخت کشور گردند، قابل فهم نیست! آن دانشجویی که انقلاب میکرد اهل فکر بود، اهل دانش بود، ایده داشت و قدرت جذبش بالا بود، او آیندهنگر بود و مسائل روز را خوب میفهمید، در کجای دنیا دیدید با فحش به جایی برسند و حکومتی را عوض کنند؟ اینها با خودشان چند چند هستند؟