اما چند روز پیش که من موضوع به اجرا درآمدن قصاص قاتل را به اطلاعشان رساندم، تأکید کردم که هر کاری می‌خواهید بکنید الان وقتشه، منظورم این بود که تصمیمتان را الان یکسره کنید.😔 دیدم خیلی گریه می‌کند. علتش را که پرسیدم گفت: فکر آن جوان (قاتل) را می‌کنم که او هم باید مثل ما درد فقدان عزیزش را بکشد. همان شب من به خود شدم. شب به خوابم آمد.😔 🍃🌷🍃 دیدم آماده است به جایی برود. گفتم: داداش کجا می‌روی؟ گفت: می‌خوام با مادرم برویم خانه‌ای را که دارد خراب می‌شود آباد کنیم.😭😭 🍃🌷🍃 صبح ماجرای را برای تعریف کردم. گفت: تعبیرش این است که راضی به قصاص قاتل نیست. در واقع خود قاتلش را بخشیده بود😭. همان روز با مادرم رفتیم و دادیم.😭😭 🍃🌷🍃