"رأی من یعنی :"
" رای " یعنی :سر دهم تکبیر را
سوی دشمن میزنم این تیر را
"رأی "یعنی :ما یزیدی نیستیم
ما اسیر ناامیدی نیستیم
رای یعنی باشهیدان راهی ام
بازهم سرباز حزب اللهی ام
رای یعنی تا خمینی زنده است
نهضت سرخ حسینی، زنده است
رای یعنی "مرگ بر آمریک"باز
حکم آتش، ماشه ی شلیک، باز
رای یعنی:زنده ام، دل میدهم
رای خود را من به عادل میدهم
مهرباطل میزنم هر خصم را
زنده سازم درجهان این رسم را
رای یعنی:"حاج قاسم" زنده است
آری او دراین مراسم زنده است
رای یعنی با دواعش نیستم
اهل ذلت، اهل خواهش نیستم
رأی یعنی:سرزمینی سرفراز
پرچم ایران من در اهتزاز
رای یعنی: آرش ِ تیر افکنم
تیر را برقلب دشمن میزنم
رای من یعنی: که رستم پرورم
سوی توران، لشکر خون میبرم
رای من یعنی: که شهنامه، زر است
مذهبم عشق است وعشقم حیدر است
رای من یعنی که مولایم علی ست
قطره ام، ژرفای دریایم "علی" ست
عارفم باعشق هوهو میزنم
دست در دامان" یاهو" میزنم
میکنم ازعشق اینگونه دفاع
درسماعم، درسماعم، درسماع
صوفی صافی ضمیر جبهه ام
من شهیدِ زخم ِ تیرِ جبهه ام
ترک سنگر میکنم با ترک سر
سربدارم، برسرِ دارم ببر!
، ترک سر کردن نه ترک سنگر است
ترک سنگر معنیش ترک سر است
ما قسم خوردیم ترک سر کنیم
ترک سر چون شیشه قمصرکنیم
عطر قمصر شیشه اش چون واشود
صد گل پرپر شده احیا شود
"رای" ما بوی شهیدان میدهد
بوی آن مردانه میدان می دهد
"رای "ماتیری ست آتش در دهان
بر دل دشمن شده آتشفشان
حکم رهبر چیست؟ حکم اختیار
بر سر دشمن بتاز، آتش ببار!
تیر و ترکش چیست؟ این آرای ما
این هجوم پای صندوق های ما
یا علی گو، باز خندق میکَنیم
خیبری دیگر به "یا حق" میکنیم
یا علی گو، خصم تا دین آمده است
تا گلوگاههای صفین آمده است
یا علی گو، نعره ی حیدر بزن!
تیغ بردار و ز دشمن سر بزن!
تیغ یعنی:رای نیکو ریختن
خون دشمن را بدین جو ریختن
تیغ یعنی :آبروداری کنیم
کار صدها خنجر کاری کنیم
رای ما تیغی ست بیرون از غلاف
روبروی دشمن حق در مصاف
رای ما تیغی است در خون آخته
کار صدها دشمن دون ساخته
رای ما تیغی ست بر نای ستم
عدل و میزانی ست برجای ستم
عدل و میزان چیست؟ رای خوب ما
بر سیاق عاشقی، اسلوب ما
جان مولا، خصم راناشاد کن!
پای صندوق از "شهیدان" یاد کن
خون صدها مرد اینجا ریخته است
"رأی" با خون "شهید" آمیخته است
خیز تا هنگام ها برپا کنیم
این شهادت نامه را امضا کنیم
با شهیدان بیعتی دیگر کنیم
این سرود عشق را از بر کنیم
شد شهادت سهم بعضی از نخست
سهم ما از عشق شد "رای درست"
هر کجا که تیره ای ازعشق هست
سوته دل را جیره ای از عشق هست
گرم
کن راهی که ایشان رفته اند
راه سرخی که شهیدان رفته اند
خیز! میدان، گرم باید داشتن
از شهیدان، شرم باید داشتن
سهم ما از رزم "انگشتی" شده است
بر دهان دشمنان مشتی شده است
پنجه کن دست و به دشمن مشت زن
ماشه ات"رأی" است هان، انگشت زن!
🌹🌹🌹