"یک‌ روایت‌ عاشقانه" مهریه ما یك جلد کلام الله مجید بود و یك سکه طلا سکه را که بعد عقد بخشیدم اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خـرید و در صفحه اولش اینطور نوشت : امید به این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر ؛ که همه چیز فناپذیر است جز این کتاب. حالا هر چند وقت یکبار وقتی خستگی بر من غلبه می‌کند این نوشته‌ها را می‌خوانم و آرام می‌گیرم. روایتی از همسر شهید(شهید محمد علی جـهان ‌آرا)     ◣@ameneh_moshavereh ◢ ࿐❁☘❒◌🌙◌❒☘❁࿐