🌺🌿 در مسجد کنار احمد آقا نشسته بودم. درباره‎ی ارادت و توسلات به اهل بیت (علیها السّلام) صحبت می‎کردیم. احمد آقا گفت: این را که می‎گویم به خاطر تعریف از خود یا … نیست. می‎خواهم اهمیّت ارتباط و توسل به اهل بیت (علیها السّلام) را بدانی. بعد ادامه داد: یک بار در عالم رؤیا بهشت را با همه‎ی زیبایی‎هایش دیدم. نمی‎دانی چقدر زیبا بود. دیگر دوست نداشتم بمانم. برای همین با سرعت به سمت بهشت حرکت کردم؛ امّا هر چه بیشتر می‎رفتم مسیر عبور من باریک و باریک‎تر می‎شد! به طوری که مانند مو باریک شده بود. من حس کردم الان است که از این بالا به پایین پرت شوم. آن‎جا بود که حدس زدم این باید صراط باشد؛ همان که می‎گویند از مو باریک‎تر و از شمشیر تیزتر خواهد شد. مانده بودم چه کنم! هیچ راه پس و پیش نداشتم. یک دفعه یادم افتاد که خدا به ما شیعیان، اهل بیت (علیها السّلام) را عنایت کرده. برای همین با صدای بلند حضرات معصومین را صدا زدم. یک باره دیدم که دستم را گرفتند و از آن مهلکه نجاتم دادند. بعد ادامه داد: ببین، ما در همه‎ی مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا به توسل نیاز داریم. اگر عنایت اهل بیت (علیها السّلام) نباشد، پیدا کردن صراط واقعی در این دنیا محال است. بعد به حدیث نورانی نقل شده از امام زمان اشاره کرد که می‎فرمایند: «از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما می‎گذرد کاملاً آگاه هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست… از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آن‎ها دوری می‎کردند ولی اکثر شما مرتکب می‎شوید با خبریم… اگر عنایات و توجّهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در برمی‎گرفت و دشمنان، شما را از بین می‎بردند».(بحار، ج ۳، ص ۱۷۵٫) 📒منبع: کتاب «عارفانه» – شهید احمدعلی نیّری ،