💠 🔷 - 🔷 جلسه شصت و هفتم 🔶 بخش سوم 🔶 توحید حقیقی همان است که امام صادق(ع) به عنوان بصری فرمود : فَاطْلُبْ أَوَّلًا فِی نَفْسِکَ حَقِیقَةَ الْعُبُودِیَّةِ وَ اطْلُبِ الْعِلْمَ بِاسْتِعْمَالِهِ وَ اسْتَفْهِمِ اللَّهَ یُفْهِمْکَ قُلْتُ یَا شَرِیفُ «پس اگر طالب علمی اول در نفس خودت حقیقت عبودیت را جست و جو کن و علم را با عمل به آن طلب کن و از خدا بپرس تا به تو پاسخ گوید و بفهماند.» اول باید عبد باشی عبد که شدی خدا به تو علم می دهد. بعد حضرت نه مرحله را عنوان می‌کند که خیلی‌ها در همان مرحله اول آن می مانند . اولین آن این است که هیچ مالی را از خودت ندانی و می فرماید « فَهَذَا أَوَّلُ دَرَجَةِ التُّقَى »اینها اولین درجات تقوا است. اصلا علم گرفتنی نیست. لَیْسَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَنْ یَهْدِیَهُ فَإِنْ أَرَدْتَ الْعِلْمَ «علم به آموختن نیست. علم نوری است که در قلب کسی که خدا بخواهد او را هدایت کند قرار می گیرید» درسی نبود هرآنچه در سینه بُوَد علم حقیقی که خوراک فطرت است نه کلاس دارد نه درس و نه تعلیم و نه تعلّم. نور است ، خدا باید بدهد فقط ما باید زمینه را فراهم کنیم. این نور زمینه اش چیست؟ خیلی چیزها زمینه ساز است ، یکی از آنها همین درس خواندن ها و زحمت کشیدن هاست چه در حوزه و چه در دانشگاه. با چه می شود به آن علم حقیقی رسید؟ « با توجه و تذکر ». امام خمینی (ره) می‌فرماید: مگر می‌شود یک نفر مهندس شود و در اثر درس خواندنش آن به آن توحید او قوی تر نشود؟ مگر می‌شود یک نفر عالم شود اما توجه او به خدا بیشتر نشود ؟ خاصیت علم این است . متأسفانه چیزی که الان هست این است که درس هم می خوانند و سال به سال از خدا دورتر می شوند [چه طلبه ها چه دانشجوها ] دلیل آن این است که به خدا توجه نمی‌شود . در این باره شخصی می فرمود من اوایل دوران طلبگی رفتم خدمت علامه طباطبایی و عرض کردم مگرنه قرآن می فرماید: إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ(فاطر:۲۸) «و از میان بندگان خدا، فقط دانشمندان خدا ترس هستند.» خشیت به معنای تقوا و مراقبه است , این فرد می‌گوید من به علامه عرض کردم؛ مگر نه این که قرآن می فرماید هر چه علم بیشتر می شود خشیت هم بیشتر می شود؟ پس چرا من اوایل طلبگی حال و هوای بهتری داشتم. ارتباط بیشتری با خدا داشتم ولی الان این گونه نیست! علامه فرمودند: معلوم می شود آنچه که تحصیل شده علم نبوده علم اگر علم باشد خشیت را به همراه دارد. حوزه و دانشگاه اینجا مطرح نیست ، چه بسا که در حوزه وضع بد تر است فطرت در آنجا بیشتر فریب می خورد. چون شما در دانشگاه درس ها را می خوانید می بینید خیلی ربطی به خدا و پیغمبر ندارد ، فطرتتان آرام نمی گیرد ، اما در حوزه طرف گول می خورد فکر می کند همین هاست در حالی که علم اصلی اصلا اینها نیست. علم آن است که خوراک فطرت باشد علم آن است که شهود بیاورد ، علم آن است که خشیت بیاورد توجه بیاورد. راه این که اینهایی که می خوانیم خوراک فطرت شود این است که با توجه به خدا همراه باشد. اگر همین هایی که در دانشگاه می خوانیم با توجه بود از بسیاری از حوزویان جلو می زنیم. حوزه و دانشگاه درس خود را می دهد . آن کسی که دارد درس را می گیرد اگر با توجه درس را گرفت این می شود خوراک فطرتش و رشد می کند وگرنه آن علم می شود حجاب ، می خواهد در دانشگاه باشد یا در حوزه فرقی نمی کند! برای همین است که فرمود: « العِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْاکْبَر » یعنی این علم نه تنها خوراک فطرت نمی شود بلکه بزرگترین حجاب را برای فطرت ایجاد میکند . علم نردبان است اگر آن را به سمت پایین گذاشتید می روی به سمت جهنم اگر به سمت بالا گذاشتید می روید تا لقاء الله. در روایات هم «العلم نُورٌ » داریم و هم « العِلْمُ هُوَ الْحِجابُ الْاکْبَر ». همه چیز به این بستگی دارد که شما به کدام سمت حرکت کنید. 🔔 @Aminikhaah_Media