💠 🔷 جلسه دوم 🔶 بخش اول 🔶 از آیات بسیار جالب و جامع قرآن آیه ۱۴۶ سوره مبارکه آل عمران است ، در این آیه سه ویژگی برای یاران پیغمبر ذکر شده است: فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا ۗ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ(آل عمران:۱۴۶) «پس براى آنچه در راه خدا به آنان رسيد، نه سستى كردند و نه ناتوان شدند و نه تن به ذلّت دادند و خداوند صابران را دوست دارد» سه واژه مهم در این آیه این است: ۱-وَهن ۲-ضعف ۳-استکانت این سه واژه با هم فرق می کنند اما همه زیر مجموعه صبر هستند چراکه در آخر آیه آمده است«وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» می دانید که صبر انواع مختلف دارد. صبر به خاطر از دست دادن چیزی یا کسی که دوست دارید. صبر به خاطر رخ داد و اتفاقی که خوش آیند شما نیست. صبر بر انجام کاری که سخت است اما تکلیف آن است که انجامش دهید. صبر در برابر کاری که نباید انجامش بدهید و.... اما صبر که در این آیه آمده است منظور صبر در برابر خستگی است ، یعنی به قولی اگر توانتان در حال از دست رفتن است و اینقدر شرایط سخت است که جانتان بر لب رسیده اگر صبر کنید ، این صبر را خدا دوست دارد. جاهای دیگر میگوید به صابرین بشارت بده. وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ(بقره:۱۵۵) «وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده» پس معلوم میشود بعضی صبرها را خدا بشارت میدهد اما بعضی صبرها را خدا دوست دارد. بعضی صبرها واقعا سخت است. صبر در برابر خستگی ، کم نیاوردن و جا نزدن از این نوع است. معلوم میشود کم آوردن دست خود ماست. اگر کسی گفت نمی توانم و یا از پسش بر نمی آیم حرفش بی معنی و بی ارزش است. اگر خدا تکلیف کرد ، اگر بلا داد صبرش را هم در آن گذاشته است باید بگردی و صبر را پیدا کنی. خداوند بیشتر از طاقت کسی به او بلا نمیدهد. سه واژه در این آیه آمده است به ترتیب آنها را توضیح می دهیم؛ ترتیب مهم است اول اگر "وَهن" را رد کردی "ضعف" بر تو غلبه می کند اگر از پس ضعف بر آمدی با "استکانت" رو به رو می شوی. اکثریت ما در همان مرحله "وَهن" کم می آوریم و جا می زنیم. تعبیر "وَهن" را قرآن راجع به تار عنکبوت به کار برده است و می فرماید: وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ ۖ (عنکبوت:۴۱) «و البتّه سست‌ترين خانه‌ها خانه‌ى عنكبوت است» حالا درباره یاران پیغمبر همین تعبیر را به کار می برد و می فرماید: «فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ » یعنی اینها سست نیستند و محکم و استوارند و با بقیه ی مردم فرق دارند. امام حسين علیه السّلام ویژگی مردم را اینطور بیان می کند: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛ «به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى‌شوند» می گویند شخصی بعد از چند روز از جبهه برگشت پرسیدند : چه شد؟! گفت به ما گفتند اسلام در خطر است ، رفتیم ، دیدیم ما در خطریم ، برگشتم! بعضی ها دین را تا جایی قبول دارند که منافعشان در خطر نباشد. اصلی ترین عامل خستگی تعلق به دنیاست. اینهایی که میگویند خسته ایم ، حال نداریم ، انگیزه نداریم و ...بدانند انسان اگر علاقه به دنیا نداشته باشد کم نمی آورد. علاقه های کوچک انسان را شل می کند و در مسیر حرکتشان اگر فشار زیاد شود زود خسته می شوند. اینها به درد پیغمبر و اهل بیت نمی خورند. آدمی که هرچی فشار بیشتر شود انرژیش هم بیشتر میشود او رفیق راه است. 🔔 @Aminikhaah_Media