حدود‌بیست‌سال‌میشد‌که‌هوای‌ چشم‌هایش‌را‌داشت‌که‌مبادا‌به‌ نامحرم‌بیفتد‌،چشم‌ها‌دیگر‌عادت کرده‌بودند؛هروقت‌نامحرمی‌میخواست وارد‌شود‌چشم‌ها‌بسته‌می‌شدند . . !