🔰شیر بیشه توحید و تربیت یافته رسول خدا 🔺آیت الله وحید خراسانی: اگر در ميدان جنگ قدم زد تاريخ مانندش دلاورى نديد كه زرهش پشت نداشته باشد، و در يك شب پانصد و بيست و سه تكبير بگويد و به هر تكبيرى دشمنى را به خاك بيفكند[1] و همان شب (ليلة الهرير) هم ما بين دو صف به نماز شب بايستد و با اين كه تيرها از راست و چپ مى باريد و در برابرش به زمين مى ريخت[2] بدون كمترين اضطرابى مانند اوقات ديگر از انجام وظايف بندگى غافل نشود، و مانند فارس يل عمرو بن عبدود را بر خاك بيفكند كه عامه و خاصه از رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم روايت كردند كه فرمود: لمبارزة على بن ابى طالب لعمرو بن عبدود يوم الخندق افضل من عمل امتى الى يوم القيامة[3] و روز فتح خيبر بطل يهود مرحب را به يك شمشير دو نيمه كند، و بعد از آن به هفتاد سوار حمله نمايد و آنها را از پاى در آورد كه مسلمانان و يهوديان متحير شوند.[4] و اين شجاعت را با خوف و خشيتى جمع كند كه با حضور وقت نماز رنگ رخسارش دگرگون مى شد و لرزه بر اندامش مى افتاد، مى گفتند چه شده كه چنين حالتى دست داده؟ مى فرمود: وقت امانتى رسيده كه بر آسمان و زمين و كوه ها عرضه شد و از تحملش إبا كردند و انسان آن امانت را برداشت.[5] 🔸كسى كه روز در ميدان جنگ از هيبتش لرزه بر اندام دلاوران مى افتاد، شب در محراب عبادت مانند مار گزيده به خود مى پيچيد و با چشم گريان مى گفت: اى دنيا! اى دنيا! آيا متعرض من شدى؟! آيا به من اشتياق پيدا كردى؟! هيهات! هيهات! غير مرا مغرور كن، مرا به تو نيازى نيست، من تو را سه طلاقه كردم... آه! از كمى توشه و دورى راه.[6]  🔸در كدام امت و ملت شجاعتى ديده شده توأم با چنين سخاوتى كه در ميدان جنگ در حال محاربه با مشركى بود، مشرك گفت: يا ابن ابى طالب هبنى سيفك. شمشير را به جانب او افكند، مشرك گفت: عجبا! اى پسر ابى طالب، در چنين وقتى شمشير خود را به من مى دهى؟ فرمود: تو دست سؤال به سوى من دراز كردى و رد سائل از كرم نيست، آن مشرك خود را به زمين افكند و گفت: اين سيره اهل دين است، قدمش را بوسيد و مسلمان شد.[7]  1⃣مناقب آل ابى طالب ج۲ ص۸۴ 2⃣بحار الانوار ج۴۱ ص۱۷ 3⃣بحار الانوار ج۴۱ ص۹۶ 4⃣بحار الانوار ج۴۲ ص۳۳ 5⃣بحار الانوار ج۴۱ ص۱۷ 6⃣بحار الانوار ج۴۱ ص۱۲۱ 7⃣بحار الانوار ج۴۱ ص۳۲