بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمود. مرد حیله گری جلو آمد و گفت: اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه را که به همین رنگ است به تو می دهم!! بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است. و ارزشی ندارد. به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم. سپس گفت:اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی سکه ها را میدهم. مرد حیله گر اطراف خود را نگاه کرد و دید کسی نیست، قبول کرد مانند خر عرعر نمود. بهلول گفت: بلندتر عرعر کن. بار دوم نیز عرعر کرد. بارسوم نیز گفت: قبول نیست بلندتر عرعر کن. عرعر که کرد بهلول به او گفت: تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست چگونه من نفهمم که سکه های تو از مس است؟! ♦️لذا حضرت فرمود: حیله گری و دغلکاری و غش در معامله(مخلوط کردن جنس خوب با جنس بد یا ضعیف) فریب، ناسزا شنیدن را در پی دارد. 🎤موسسه خطابه امیربیان یزد 🎤 https://eitaa.com/amirbayanyazd https://amirbayan.com