وقتی این آیه قرآن را میخوانید میبینید که اتفاقاً بله، تبیین محل ترس است و شاید آنقدر که اینجا ترس در این نوع جهاد وجود دارد، در جهادی که بخواهد انسان با جانش انجام دهند وجود نداشته باشد. خب شاید علتش این است که مجاهد در جنگ میداند وقتی کشته شود در دامن رحمت خدا قرار میگیرد، چه چیزی از این بهتر؟ ولی وقتی کسی میخواهد تبیین کند، زنده است و زندگی میکند و لذا آیه شریفه میفرماید «الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ۗ)» در باب این آیه خیلی نکته وجود دارد. معنای این آیه چیست؟ اگر جای خشیت نبود، اگر مشکل نبود، نیاز بود بگوید «وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ».
این آیه نشاندهنده این است که تبیین جای حساب بردن و جای ترس است؟ انسان ممکن است بایکوت بشود، کتک بخورد، مورد توهین قرار بگیرد، آبرویش از بین برود؛ خب این معلوم میشود خیلی جایگاه بزرگی دارد.
یا آیه نفر که میفرمایند «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» یعنی مسئله انذار و خیلی مفاهیم که در این زمینه هست با مسئله تبیین قابل تطبیق است.