هدایت شده از 
شوهرم باهام عهد کرده بود اگه تا سال آینده براش پسر نیارم طلاقم میده ، چون پولدار بود و وارث میخاست اسم من پریچهره منم اونموقع ۱۶سالم بود و خام بودم و همه چی رو رفتم به عمه ی از خدا بی خبرم گفتم و بهم گفت هرموشع شوهرت عازم سفر شد بهش بگو که حامله ای بقیه اش با من‌..... یه روز که همسرم میخاست بره سفر باید دوهفته ازم دور باشه بهش گفتم من پسرت رو باردارم ... شبی که شوهرم خونه نبود عمه ام با شوهرش بی مقدمه در خونه ام رو زد و وارد خونه شد و من تازه از نقشه ی شومش با خبر شدم👇🏻❌ https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9