دیگه خسته شده بودم از غرغرکردنای مادرشوهرم... 👵😭😤 ناهار قورمه سبزی پخته بودم و همون موقع پدرشوهرم زنگ زد📞 و گفت ما ناهارمونو میاریم اونجا با هم بخوریم منم با ناراحتی گفتم حتماً تشریف بیارین خوشحال میشیم🥴 چون تازه عروس بودم بلد نبودم هنوز غذای خوشمزه درست کنم از این رو خیلی ناراحت بودم😢 که جلو مادرشوهرم آبروم نره ولی خب همون روز وقتی از قورمه سبزی من خوردن مادرشوهرم کلی غر زد🤯 که این چه غذایی پختی بیچاره پسرم که هر روز باید از غذاهای تو بخوره.. 😐 تا اینکه این اتفاق رو برا دوستم تعریف کردم و گفت منم مثل تو بودم ولی از وقتی وارد اینجا شدم هر بار که غذا یا حتی کیک و شیرینی درست میکنم همه تعجب میکنن😳 چطوری انقدر خوب آشپزی و قنادی میکنم تو هم عضو اینجا شو چون در عرض ۶روز با آموزشای اینجا کدبانو و حرفه ای میشی😍🤗👇 https://eitaa.com/joinchat/3369140278C87ddd564a0 .