! تو شلوغيِ اربعين ديدم با عباي عربي روبروي حرم سيدالشهدا با لهجه و كلام عربي با ارباب سخن ميگويد. عربي را مي‌فهميدم؛ عرب می‌گفت: آبرويم را نبر، به سختي زيارت از شوهرم گرفته ام 😔بچه هايم را گم كرده‌ام اگر با بچه ها به خانه برنگردم شوهرم مرا ميكشد گريه مي كرد و با سوزِ نجوايش اطرافيان هم گريه مي‌كردند. كم كم لحن صحبتش تند شد: توخودت داشتي جان سه ساله ات كاري بكن چند ساعت است گم كرده‌ام بچه‌هايم را. كمي به من برخورد كه چرا اين‌طور دارد با امام حسين(ع) حرف می‌زند. ناگهان .... 😳😳 برای ادامه بزنیدرولینک زیر👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9 https://eitaa.com/joinchat/2201092127Cd10a2ab0f9