🌱در چهارمین روز از ماه ، را به فرزندی از بانوی ادب بشارت دادند. . 🌱حضرت امیر خوشحال شد و فرمود: این نوزاد مقام بزرگی نزد دارد.😍 . 🌱حضرت زینب را در پارچه ای سفید پیچید ونزد پدر آورد و از او پرسید. پدر پس از خواندن اذان و اقامه در گوش پسر، نامش را ، کنیه اش را و از القابش به و اشاره کرد و فرمود: او روزی لب تشنگان می‌شود، بغض کرد و هایش جاری شد‌. این بغض، شادی تولد ماه بنی هاشم بود. . 🌱گاهی علی های کوچک فرزندش را از قنداقه بیرون می‌آورد می‌بوسید و می‌بویید و می‌کرد، در جواب می‌گفت: روزی این دست ها فدای برادرش می شود.😢 . 🌱عباس دنیای بود. هیچگاه به حسین، جز آقا و مولا چیزی نگفت. مگر همان روزی که حضرت زهرا به عباس یا بُنَّیَ گفت و عباس به امامش برادرم، و حسین ناله سر داد انکَسَر ظَهری... . 🌱همان روزی که دست هایش را فدای حسین کرد، را فدای چشم انتظاری و مشک پاره پاره اش، نشان تشنگی خیام شد.😞 . 🌱او هنوز هم حرم است، در بهشتی به نام . اذن حرم حسین را باید از عباس بگیری و بعد زائر شوی. او دل‌های خسته است. . 🌱چهارم شعبان است و گهواره مولود، امروز به سمت تکان می‌خورد. . ✍نویسنده :