🖋یادداشت مهدی کوچک زاده ارتباط‌پژوه بسم الله الرحمن الرحیم چهارشنبه ها عصر در حوزۀ هنری، گذر سعدی، یا همان قرار تماشا چه خبر است؟ ظاهرش این است که عده ای قرار گذاشته اند بنشینند و فیلم های مهم سینما را از کلاسیک گرفته تا امروزی ها تماشا کنند و درباره اش حرف بزنند. ولی خب روحی دارد که آن را از کلیشه ها متمایز می کند. ماجرا چیست؟ برای اینکه بفهمیم ماجرا چیست باید اول بدانیم که پدیده ای به نام فیلم و سینما را به انحاء مختلف می شود بررسی کرد. می شود وجوه فرمی آن را بررسی کرد که فیلم نامه اش چطور است؟ محصول کدام کمپانی است؟ کارگردانش کیست؟ و این چیزهایی که معمول است. منتها در قرار تماشا، قرارمان با هم این است که هر فیلم یک پیام بسیار بسیار مهم دربارۀ هستی و انسان و زندگی در بر دارد. سینما در غرب اصلاً شوخی نیست. شوخی نیست که چندصدهزارنفرساعت توان به همراه میلیون ها دلار سرمایه گذاری، برای هدفی کم مایه صرف شود. هر فیلم، حرفی بنیادین دربارۀ انسان و زندگی اش در بر دارد. و ما اساساً درک نمی کنیم که چرا به جای اینکه فیلم را بر مبنای حرفی که می خواهد بزند بررسی کنیم به فرم و حواشی اش می پردازیم؟! مثل این است که کتابی به شما بدهند و شما در حین خواندن، به جای آنکه دنبال حرفی باشید که مؤلف در صدد گفتن آن است، درگیر قلم او و صفحه بندی کتاب او و چون و چند ناشر او و دیگر حواشی اش شوید! در قرار تماشا می خواهیم ببینیم پیام فیلم به عنوان یک پدیدۀ فوق العادۀ جدی تمدن فراگیر بشری، چیست و دربارۀ آن بحث کنیم. البته فرض اساسی ما این است که پیام فیلم، اگر فیلم باشد، اصلاً و ابداً در خود فیلم مطرح نمی شود؛ بلکه روایت فیلم و سلسلۀ علت و معلولی آن، مخاطب را به پیام مدنظر فیلم می رساند. یعنی مخاطب یک لحظه به خود می آید و می بیند در او آن حس و سپس فکری ایجاد شده است که مؤلف خواسته است. سینما از سوی دیگر رسانه است؛ همانطور که صنعتی بسیار دست و پا دار! بنابراین مضحک است که فرض کنیم فیلم ها طوری ساخته می شوند که تنها عدۀ قلیلی فیلم بین از آن سر در بیاورند. خیر بلکه باید پیامش هر چه می تواند بیشتر و واضح تر برسد. فیلم ها حرف های زیادی برای گفتن دارند. حال اینطور اگر فیلم دیدیم راهی نداریم جز آنکه مبانی بنیادین خودمان را دربارۀ انسان و هستی و اینها مورد رجوع قرار بدهیم و از نو در آن ها نظر افکنیم. در یادداشتی دیگر دربارۀ دومین فیلمی که در قرار تماشا اکران شده است، صحبت می کنیم؛ آنجا بهتر این ایده مشخص خواهد شد. راستی؛ قدمتان به چشم.