آیا مردم ما بی دین شده اند؟ یادداشت عادل شکیبایی اندیشه‌ورز اندیشکده تبیین پیرامون روش سنجش گرایش های دینی در جامعه امروز ایران اگر بخواهیم به یک سوال مهم درباره ایران جواب بدهیم که با توجه به نوع حکومت ما به بسیاری از مسائل دیگر هم پاسخ خواهد داد آن است که جامعه ایران چقدر دین دار است و از آن مهمتر روند تغییرات دین داری در آن در طی دهه‌ها و سال‌های گذشته چگونه بوده است؟ ثابت بوده، بر اساس عملکرد بد مسئولین و روحانیت کاهش شدیدی را تجربه کرده و یا حتی افزایشی بوده است؟ یکی از روش های دم دستی آن است که مثلا ببینیم در اطرافمان چقدر نمازخوان و روزه گیر داریم و یا انکه وضعیت رعایت حجاب در انظار عمومی چگونه است؟ این روش اما خطایش بیش از حدی است که بتوان رویش حساب کرد زیرا اطرافیان ما بخش بسیار کوچک و خاصی از جامعه هستند و در نهایت شاید بخشی کوچک از یک شهر را نمایندگی کنند و برای نمایندگی کل یک شهر ،استان و کشور بسیار ناکافی و جهت دارند و یا آنکه به مطالعات علمی و پیمایش های سراسری مانند پیمایش ملی تحولات فرهنگی نگاه کنیم که با داده های بسیار بزرگ انجام می شود روش نمونه گیری و بررسی در این گونه پژوهش ها خیلی بهتر و منطقی تر انجام شده ولی چند نکته در خصوص آن وجود دارد اولا آن که بر مبنای چیزی است که مردم اظهار کرده اند، در ثانی با شاخص های کمی مثل نماز خواندن روزه گرفتن و ... دین داری سنجیده می شود که خطای ابزاری آن برای سنجش متغیری که به شدت کیفی و پیچیده است جای تامل دارد و ثالثا هر چند سال یکبار امکان انجام آن وجود دارد و در نهایت وقتی به نتایج نگاه میکنیم تغییرات کم و نوسانی بوده است و تحلیل های زیاد مطمئنی را نمیتوان بر مبنای انها انجام داد، به خصوص اگر همان سوال کلیدی یعنی دین داری مردم مد نظر باشد. شاید با تکیه بر پیمایش بتوان گفت مثلا چند درصد مردم بیشتر و یا کمتر از قبل نماز می خوانند اما اینکه نماز خواندن را جدای از اهمیت زیاد آن ملاک حتمی و مکفی برای دین داری در نظر بگیریم همانطور که گفته شدجای تامل بیشتری دارد.یکی از روش های دیگری که ملاک اصلی این نوشته است توجه به برخی برونداد ها یا پراکسی هایی است که بطور غیر مستقیم بخشی از دین داری مردم را می توانند نشان دهند. مثل رفتن به مراسم احیا شبانه،اعتکاف،مراسم های مذهبی و بزنگاه هایی مثل تشییع پیکر شخصیت های شاخص و شهدا ، اینها با اینکه سخت است نماد دین داری معرفی بشوند ولی بطور غیر مستقیم تمایل قلبی مردم به دین را می توانند نشان بدهند و رصد آنها و تغییراتی که در روند زمانی از خود نشان میدهند لااقل به عنوان یکی از شاخص ها در کنار دیگر موارد می تواتد حائز اهمیت باشد . البته برخی می گویند مواردی مثل میزان استفاده از مشروبات الکی،تعدد فساد و انحراف های جنسی،رفتن بر سر مزار کوروش،راهپیمایی های اعتراضی به حکومت میزان استفاده از ماهواره و سایت های اینترنتی خاص را هم در طرف دیگر باید در نظر گرفت که به نظر حرف درستی می آید ،ولی مشکلی که هست آن است که در نظر گرفتن نماینده های کاهش بی دینی مردم بسیار مورد توجه و پر رنگ است ،ولی استفاده و توجه به نماینده های دین داری مردم به شدت کم است و اصلا به آن توجهی نمی کنیم. برای خود من وقتی از توجه به رویدادی مانند تشییع شهید سلیمانی و مراسم اعتکاف برای نشان دادن میزان دینداری مردم توسط مسئولین استفاده می شد این حرکت را به عنوان نوعی فرار رو به جلو و شانه خالی کردن از وضعیت واقعی و حتی تلاش برای فریب اذهان عمومی می پنداشتم .ولی امسال وقتی در یکی از کلان شهر هایی که به گواه برخی امار ها، کم ترین دینداری را در بین سایر شهر های کشور دارد ، وقتی دیدم برای یک مراسم محدود دانشگاهی اعتکاف بیش از ۵۰۰ نفر متقاضی شده اند و برگزار کننده با توجه به ظرفیت محدودش مجبور به تشکیل لیست ذخیره شده است، آن هم در دانشگاهی که برای مراسم های عادی معمولا استقبال بسیار محدودی صورت میگیرد و نماز های جماعت با تعداد محدوی برگزار میشود ، به فکر فرو رفتم که واقعا این وضعیت می تواند چیز هایی را نشان دهد و باز کند که ما تا کنون به ان بی توجه بوده ایم ، و در تحلیل های ذهنی مان از وضعیت مردم و میزان دین داری آنها در کنار سایر موارد این را هم حتما باید لحاظ کنیم تا به تصور صحیح تر و واقعی تری در مورد مردم برسیم.البته جا دارد از برگزار کننده این مراسم و اعلام شفاف داده های اماری ان هم تشکر کرد که زمینه دریافت چنین تحلیلی را فراهم کردند. نظرات خود را پیرامون این یادداشت برای ما ارسال کنید. شما می توانید با نویسنده این یادداشت در ارتباط باشید. ارتباط با نویسنده یادداشت @ad_shakibaee 🆔 📱کانال دیده بان فرهنگ و‌ هنر اصفهان را در ایتا دنبال کنید. https://eitaa.com/ammaresf