این پیام یک فرد دوران دیده از زمان شاه هست. هم محتوا و هم ادبیات جالبی داره : مردم الان دارند پادشاهی میکنند اگرمثل خونه روبرویی ما تو زمان شاه که ۷ تا اطاق طاق چشمه داشتو تو هراطاق یه خانواده ۷_۸ نفری زندگی میکردن هیچ جوونی بی زن نمیموند زمان شاه کاش میامدید وضع رقت بار مردم قم را می دیدید معروف بود که قم ، صادراتش آخوند است ، وارداتش مرده . موجودی اش هم گدا پدرم دکان قنادی و نبات و آبنبات سازی داشت خودش کارمیکرد منهم کارمیکردم سه تا هم شاگرد داشتیم ظهر که میشد یه قهوه خونه نزدیک کارگاه مون بود من میرفتم یه دیزی ۲ نفری ۷ ریال میخریدم میاوردم . آب بهش اضافه میکردیم ۵ نفری میخوردیم تفاوت دیزی ۳ نفری و ۵ نفری ۵ ریال بود یک کارگاه قنادی اونقدر درامد نداشت که دیزی ۵ نفری بخریم . تازه همسایه های ما بانک شون خونه ی ما بود میومدند ۲ ریال قرض میکردن شبهای اعیاد دورقم نقل خلال سیری (۷۵گرم) ۳ ریال و نقل گشنیز سیری ۲ ریال درست میکردیم هرپدر خانواده ی ۶ نفری یک سیر نقل میخرید میبرد خونه قسمت میکرد یادم میاد یک نفر اومد نیم کیلو شیرینی خرید ۲۰ ریال . فردا صبح پس آورد گفت ببخشید مهمونامون نیامدند حالا شما بیا ببین شبهای اعیاد چه خبره همه قنادیهارو جارو میکنند وضع سوهان فروشی هاش و کاسبهای دیگرش هم که قابل توصیف نیست ماتوی محل مون یک چراغ علاءالدین داشتیم هرکس یک روضه ای داشت یک مهمونی داشت میومد در خونه ی مارو میزد و یکساعت علاءالدین مارو قرض میگرفت صبح که میشد مادرم خاموشش میکرد می‌گفت اگر بخواد روشن باشه روز ۵ ریال نفت مصرف میکنه . قبل انقلاب مردم حتی یک جارو دستی نپتون (۸تومان) نداشتند بخرند. حتی یه پنکه یا یه آبگرمکن نداشتندبخرند بدختربچه همسایه مون گفتم چرا سرت شونه نمی کنی گفت خب شونه نداریم کچلی بیداد میکرد اگر بخواهم از بدبختی های اون زمان و اروپایی زندگی کردن الان مردم بنویسم هزارتا کتاب باید بنویسم