عموفیدل 🔆
پرونده ویژه نشریه «فارین افرز»؛ هژمونی آمریکا مرده است نشریه معتبر «فارین افرز» در پرونده‌ای ویژه،
ز دیگری دارند مرزهایشان را به روی مهاجران می‌بندند. حتی بزرگترین حامیان جهانی‌سازی هم اکنون اذعان دارند که این روند منافع نامتوازنی ایجاد کرده و چیزی باید تغییر کند.» به گفته رودریک، ریشه این وضعیت به قواعدی بازمی‌گردد که در دهه ۱۹۹۰ توسط سیاستگذاران جهانی تعیین‌ شد و مسیری «ابرجهان‌گرایانه» ترسیم کرد. این مسیر، اقتصاد جهانی را بر اقتصاد کشورها ارجح دانست و دولت‌ها را برای رشد اقتصاد جهانی، و نه رشد اقتصاد کشورها، به خدمت گرفت. «گیلیان تت» روزنامه‌نگار و تحلیلگر اقتصادی نشریه «فایننشال تایمز» هم در یادداشت دیگری، بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ و کاهش اعتماد به بازار سرمایه آمریکا را یکی از دلایل افول جایگاه ایالات متحده خوانده و وال استریت را «فرقه ریسک» توصیف کرده است. او توضیح می‌دهد که سران وال استریت با اجرای برنامه‌های پرریسک اقتصادی و ایجاد یک «حباب اعتباری»، عملا به شکل‌گیری وضعیتی که موفقیت بازار سرمایه ایالات متحده را به «تلی از خاکستر» تبدیل کرد، کمک کردند. یادداشت دیگری در این پرونده به قلم «یاکوب هکر» مدیر مؤسسه مطالعات اجتماعی و سیاستگذار و استاد علوم سیاسی دانشگاه «ییل» و «پال پیرسون» استاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا، جدل‌های حزبی میان جمهوری‌خواهان و دموکرات را موجب تضعیف سیاسی آمریکا خوانده‌اند. این دو تحلیلگر علوم سیاسی در یادداشت خود با عنوان «انحطاط جمهوری‌خواهان»، نوشته‌اند: «برای درک میزان آشفتگی در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ همین بس که تنها چند ماه بعد از طولانی‌ترین تعطیلی دولت در تاریخ ایالات متحده، هیچ‌کس در واشنگتن آن را به یاد نمی‌آورد.» هکر و پیرسون نوشته‌اند که جمهوری‌خواهان به مدافعان تمام‌قد ترامپ بدل شده‌اند و هر سیاست نادرست او را توجیه می‌کنند، از پافشاری بر ساخت دیوار گرفته تا تلاش او برای مانع‌تراشی در برابر تحقیقات در مورد تبانی ادعایی با روسیه. نویسندگان این یادداشت می‌افزایند: «به نظر می‌رسد، حکمرانی آمریکایی در وضعیت بدی به سر می‌برد. اما این بحران، با ورود ترامپ به کاخ سفید آغاز نشده است. اگر "هیلاری کلینتون" [نامزد دموکرات‌ها] هم در انتخابات سال ۲۰۱۶ پیروز شده بود، باز هم بعید بود که آرامشی بر واشنگتن حکمفرما می‌شد. بلکه، شاهد نسخه‌ای شدیدتر از سیاستبازی‌های مخربی بودیم که بعد از سال ۲۰۱۰، تاب و توان ریاست‌جمهوری "باراک اوباما" را برید. [در آن صورت] حل مسائل مهم ملی هنوز هم درگیر بن‌بست‌های حزبی بود.» به نوشته هکر و پیرسون، منازعات میان دو حزب و حمایت افراطی حزب جمهوری‌خواه از ترامپ عملا روند حل مشکلات در آمریکا را مختل کرده و منافع شخصی و اقتصادی بر روند تصمیم‌گیری در این کشور حاکم شده است. نهایتا، این پرونده با یادداشتی به قلم «جولیا آزاری» به پایان رسیده که نوشته است مشکلات کنونی ایالات متحده ناشی از ساختار نظام سیاسی این کشور است که در طول زمان به روز نشده و اکنون وضعیتی را به وجود آورده که اغلب کارشناسان در مورد این گزاره اتفاق نظر دارند که «دموکراسی آمریکایی در بحران است.» نویسنده این یادداشت، نظام سیاسی کنونی آمریکا را «نظامی ناکارآمد» توصیف کرده و می‌نویسد: «اما داستان واقعی دموکراسی آمریکایی، داستان تعمیر نکردن نیست، بلکه داستان تعمیر ناقص است. مسائلی که مصائب امروز را به وجود آورده، نه فقط به واسطه سهل‌انگاری، بلکه به دلیل تلاش‌های ناقص برای ارتقاء این سیستم در برخورد با واقعیت‌های سیاسی است. نتیجه، یک دموکراسی فراگیر، اما ناکارآمد است.» فارین افرز در پایان این پرونده، می‌نویسد: «در اوایل دهه ۱۹۹۰، دوران سلطه پساجنگ آمریکا به دوران سلطه پساجنگ سرد آمریکا بدل شد. حالا، آن دوران، در حال گذار به سوی چیزی دیگر است، که البته هنوز نامعلوم است: «شکوه جهان، گذراست*.» انتهای پیام/ق 🔷🔶 @amoofidel 🔶🔷