🔸️شعر درخت کوچک
من یک درخت کوچک
کنار چشمه کاشتم
رفتم و یک نشانه
کنار آن گذشتم
سالها گذشت و من هم
حسابی قد کشیدم
رفتم و آن درخت را
کنار چشمه دیدم
چشمه همان چشمه بود
قل قلش آشنا بود
درخت من دامنش
پر از پرندهها بود
در سایهاش نشستم
کنار پیرمردی
انگار یکی به من گفت
چه کار خوبی کردی
#مناسبت_ملی