✍ شعر مداحی و روضه
🌷 من زینبم با سینه ای خون و دلی ریش
🌷 من زینبم اما کمی نیلی تر از پیش
🌷 من آن عقیله، بضعه ی پاک بتولم
🌷 من روضه خوان مقتل آل رسولم
🌷 من کوه صبرم، داغِ غم بسیار دیدم
🌷 من مادری بین در و دیوار دیدم
🌷 من فرق خونین پدر را دیده ام وای
🌷 در طشت خون، لخته جگر را دیده ام وای
🌷 در کربلا ، دیدم تمام صحنه ها را
🌷 بالای تل ، غوغای شمر و ضربه ها را
🌷 من کاخ ظلم شامیان ویران نمودم
🌷 با خطبه های حیدری طوفان نمودم
🌷 من کوفه را یک بار دیگر فتح کردم
🌷 من شام را با چند دختر فتح نمودم
🌷 من زیر و رو کردم بساط ظالمان را
🌷 من آبرو بردم ، تمام کافران را
🌷 ای عالم و آدم گرفتار و فقیرت
🌷 بودم بلاگردان طفلان اسیرت
🌷 هر چند زینب بعد تو بی بال و پر شد
🌷 هر جا که آمد ضربه ای، زینب سپر شد
🌷 از کربلا تا شام خوردم تازیانه
🌷 سر تا به پایم گشته چون گل پر نشانه
🌷 برخیز و خواهر را ببین، ای یار زینب
🌷 من زینب شرمنده ام، سالار زینب
🇮🇷
@amoomolla
#شعر #مداحی