دویدم و دویدم
به کربلا رسیدم
میون باغ گلها🌺
یه دونه غنچه دیدم
اسمش چی بود رقیه
یه دختر سه ساله
تو دست اون یه گل بود
گل قشنگ لاله🌷
منم شدم شاپرک🦋
رو دامنش نشستم
گفتم رقیه جونم
منم دوست تو هستم
من شنیدم دشمنا
دل تو رو شکستن
بال و پر شما رو
با قفل کینه بستن
رقیه جون پر بزن
برو به آسمونها
منتظر تو هستن
چشمای ناز بابا
🇮🇷
@amoomolla
#حضرت_رقیه