🌹 داستان حضرت آدم 🌹 🌹🌹 قسمت دوم 🌹🌹 🇮🇷 هزازان سال قبل ، در دنیا ، 🇮🇷 سه طائفه از جنیان زندگی می کردند : 👈 جن ها ، شیاطین و نسناس 🇮🇷 خداوند نیز ، 🇮🇷 نعمت های زیادی به آنها داده بود 🇮🇷 بعضی از آنها ، مومن بودند 🇮🇷 و به عبادت خدا می پرداختند 🇮🇷 و بعضی هم کافر بودند 🇮🇷 و کارشان قتل و غارت و فساد بود . 🇮🇷 خداوند ، چند بار به آنها هشدار داد 🇮🇷 که دست از فساد و قتل بکشند 🇮🇷 و همچنین فرشته هایی را ، 🇮🇷 برای هدایت آنها فرستاد 👈 اما هدایت نشدند . 🇮🇷 در میان آنان ، 🇮🇷 شخصی به نام حارث زندگی می کرد . 🇮🇷 حارث ، از طایفه شیاطین بود 🇮🇷 ولی خداوند را عبادت می کرد . 🇮🇷 اما اهل امر به معروف و نهی از منکر نبود 🇮🇷 برایش مهم نیست 🇮🇷 که در اطرافش چه می گذرد 🇮🇷 خداوند ، باز به جنیان هشدار داد 🇮🇷 و به آنها مهلت داد تا توبه کنند 🇮🇷 ولی مهلت آنها تمام شد 🇮🇷 و همچنان با بی رحمی ، 👈 همدیگر را می کشتند . 👈 و در زمین فساد می کردند . 🇮🇷 خداوند ، به فرشته ها ماموریت داد 🇮🇷 تا به جنگ با جنیان بروند 🇮🇷 و زمین را ، از شر آنان پاک کنند . 🇮🇷 فرشتگان با شمشیر به زمین رفتند 🇮🇷 و با جنیان جنگیدند . 🇮🇷 عده زیادی از آنان را کشتند 🇮🇷 و عده ای را دستگیر و زندانی کردند . 🇮🇷 در اين ميان ، 🇮🇷 حارث ، جان سالم به در برد . 🇮🇷 و از مرگ نجات پيدا كرد . 🇮🇷 و به دست ملائكه اسير شد . @amoomolla 🌹