🌹 داستان آدم و شیطان 🌹 🌹🌹 قسمت نهم 🌹🌹 🇮🇷 حضرت آدم ، کامل و شمرده ، 🇮🇷 همه آن اسما و علومی که ، 🇮🇷 خداوند به او آموخت را بازگو کرد . 🇮🇷 فرشتگان ، 🇮🇷 از دیدن آن همه هوش و زکاوت ، 🇮🇷 تعجب کردند . 🇮🇷 و شگفت زده به همدیگر می گفتند : ✨ آخه مگه میشه با یک بار شنیدن ، ✨ حفظ کنه ؟!! ✨ این آدم ، خیلی زرنگ و باهوشه ✨ اصلا قابل مقایسه با نسناس ها نیست ✨ استعدادش ، از شیاطین و جن ها ، ✨ و حتی از ما فرشته ها هم ، بالاتره . 🇮🇷 خداوند ، به فرشتگان گفت : 🕋 نگفتم من چیزهایی می دانم ، 🕋 که شما نمی دانید ؟! 🇮🇷 سپس خداوند دستور داد 🇮🇷 تا همه فرشتگان بر آدم سجده کنند . 🇮🇷 همه فرشتگان ، 🇮🇷 روبروی حضرت آدم ایستادند 🇮🇷 و برایش سجده کردند . 🇮🇷 و از اینکه زود قضاوت کردند 🇮🇷 و به خدا اعتراض کردند 🇮🇷 به گریه افتادند و طلب بخشش نمودند ‌. 🇮🇷 اما حارث شیطان ، 🇮🇷 نه ابراز پشیمانی کرد 🇮🇷 و نه بر آدم سجده نمود . 🇮🇷 فرشتگان ، وقتی که دیدند 🇮🇷 شیطان بر آدم سجده نکرد 🇮🇷 و خدا را نافرمانی می کند ، 🇮🇷 به او اعتراض کردند . 🇮🇷 اما او توجهی به آنان نکرد . 🇮🇷 در اینجا بود که فرشتگان ، 🇮🇷 ذات شیطانی و خباثت حارث را دیدند . 🇮🇷 و به یقین رسیدند که او ، فرشته نیست . 🇮🇷 بلکه او یک شیطان است . @amoomolla 🌹