شعر مدح حضرت سلطانعلی سلام ای سید و سلطان دلها درود ای عشق تو مهمان دلها سلام ای سبز پوش دشت اشراق به پابوست ملک پیوسته مشتاق زلال چشمه سار کوثری تو علی ابن امام باقری تو حدیث عشق را فصل الخطابی گل صد برگ عصمت را گلابی فروغ پنجمین مهر کمالی صفای سرزمین اردهالی به باغ آرزوی ما بهاری حریم نور را آئینه داری سخاوت آبرومند عطایت شجاعت بوسه زد بر خاک پایت قیامت امتداد کربلا بود که خونت جوشش خون خدا بود شهادت وامدار خون پاکت بهشت از عاشقان سینه چاکت گل توحید شد خون جبینت فدای آن نماز آخرینت شکسته خاطریم از ماتم تو چه سنگین است انبوه غم تو غمــت یادآور داغ حسیـن (ع)است که جاری اشک زهرا از دو عین است دهد بوی مدینه مشهد تو دلم شمع مزار و مرقد تو جلای مهر بر آئینه ام زن مدال نوکری بر سینه ام زن نگاه خواهشم سوی تو باشد (کمیل) از جان ثناگوی تو باشد