#زمزمه یا
#نوحه شبهای محرم
✍ شب ششم
من ابن الکریمم
یلِ مجتبایم
فداییِ راه
توخونِ خدایم
ازون بچگی هام
تو بودی حبیبم
منم یاورتو
عموی غریبم
ببین قاسم تو چه دل بیقراره
بده اذن میدون که آروم نداره
خون حیدری توی رگهام می جوشه
ببین که واسه ت ازبابام نامه داره
عموجان حسینم عمو جان حسینم
ببین غرق خونم
ببین نیمه جونم
زیر سم مرکب
شکست استخونم
شکسته شکسته
بریده بریدم
ببین که عمو جون
چقد قد کشیدم
شدم مثل گیسوی تو من پریشون
نفس می کشم من به سختی عمو جون
تنم گود از جای سم ستوران
وپر شد دهان من از لخته ی خون
عموجان حسینم عمو جان حسینم
رزم حیدری
توضرب المثل شد
ذکرروی لبهات
احلی من عسل شد
ببین اشک چشمام
شده مثل دریا
ریخته پیکرتو
توی کل صحرا
شدی روی خاکا
چه اروم ساکت
چه پیچیده تودشت
شمیم گلابت
یتیم برادر
چه زجرا کشیدی
کف نعل اسبا
چه دادن عذابت
واویلا واویلا واویلا واویلا
آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی
سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦
▫️مدرس: استاد محمد جواهری فکور
▫️دبیرخانه: سعید میری ٠٩١٩٨١٨۴٦٩۴
پیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/maddahi.fanne.bayan.fakoor
لینک کانال تلگرام:
@amoozeshe_maddahi_fakoor
لینک کانال ایتا:
https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor