در روز عاشورا حب دنیا و حب مقام به قدری عمر بن سعد را کور کرده بود، برای خوش خدمتی در نزد عبیدالله و یزید خود آغاز گر جنگ بود. در این هنگام به پرچم دار لشگر خود ندا داد : {یَا ذُوَیدُ! أَدنِ رایَتَکَ! فَأَدناها، ثُمَّ وَضَعَ سَهمَهُ فی کَبِدِ قَوسِهِ ثُمَّ رَمَی وَ قَالَ : اِشهَدوا أَنِّی أوَّلُ مَن رَمَی، ثُمَّ ارتَمَی النّاسُ وَ تَبارَزُوا} ای ذُوَید! پرچمت را نزدیک بیاور! او نیز آورد. سپس عمر، تیری در چلّه کمانش نهاد و به سمت اردوگاه امام حسین "ع" پرتاب نمود و گفت : گواه باشید که من، نخستین تیر را انداختم. سپس، دو لشکر به هم تیراندازی کردند و به نبرد تن به تن برخاستند.(۹) در حین جنگ حضرت زینب "س" خطاب به عمر بن سعد فرمود: {یَابنَ سَعدِِ! اَیُقتَلُ اَبُوعَبدِاللهِ(ع) وَ اَنتَ تَنظُرُ اِلَیهِ؟!!} ای پسر سعد! آیا حسین(ع) را می کشند و در حالی که تو نظاره گر هستی؟(۱۰) در پایان جنگ بعد از شهادت امام حسین "ع" رو به لشگریان خود فریاد زد: {مَن يَنتَدِبُ لِلحُسَينِ(ع) فيُوطى الخَيلُ صَدرَه و ظَهرَه} كيست كه داوطلب باشد و بر پيكر حسين "ع" اسب بتازد تا زير سم اسبان سينه و پشت حسين "ع" خُرد گردد؟!(۱۱) بعد از واقعه کربلا یزید از دادن امارت ری سرباز زد و عبيدالله از عمر بن سعد خواست تا نامه وی  را مبنی بر حكومت ری پس بدهد. ابن سعد گفت : آن نامه از بين رفته است و عبيدالله گفت كه آن را از تو خواهم گرفت! ابن سعد كه ديگر دستش از همه جا كوتاه شده بود، حالت خويش را چنين وصف كرده است : {وَاَللَّهِ مَا رَجَعَ أَحَدٌ إِلَى أَهلِهِ بِشَرٍّ مِمَّا رَجَعْتُ بِهِ أَطَعْتُ الفَاجِرَ الظَالِمَ عُبَيْدَ اَللَّهِ وَ عَصَيْتُ اَللَّهَ وَ قَطَعْتُ القَرابَةَ الشَرِيفَةَ هيچ كس بدتر از من به خانه خويش باز نگشت، زيرا از اميری فاجر و ظالم اطاعت كرده و عدالت را پايمال و قرابت را قطع كرده ام!(۱۲) بعد از اين جريان عمر بن سعد به حكومت ری نرسيد و در كوفه نیز امنيت و آرامش نداشت. ابن  سعد به هنگام قيام سليمان بن صُرَد به خون خواهى از قاتلان امام حسين "ع" در سال ۶۵ هجری از بيم كشته شدن به دست مردم شبها در دارالاماره مى خوابيد. آنگاه كه مختار بن ابى عُبيدة ثقفى در سال ۶۶ هجری قيام كرد و بركوفه مسلط شد، عمر بن سعد همراه با محمد بن  اشعث كه او نيز از شركت كنندگان اصلى جنگ كربلا بود، فرار كرد. سرانجام مختار يكى از فرماندهان خود را به نام  عبدالله بن کامل شاکری را به تعقیب آنان فرستاد. وی ابن سعد را کشت و سرش را با خود به کوفه آورد که به دستور مختار سرهای آن دو برای محمد بن حنفيه به مدينه فرستاده شدند.(۱۳) علامه مجلسی در زاد المعاد گفته است بنابر قولی، عمر بن سعد در نهم ربیع الاول به هلاکت رسیده است.(۱۴) 《أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى القَومِ الظَّالِمِینَ》 ▫️منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۶۷ ۲)تاریخ طبری، ج۵، ص۲۶۹ ۳)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۱۹۰ ۴)اخبار الطوال دینوری، ص۲۴۱ ۵)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، صص۱۷۶-۱۷۷ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۸۸/ مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، صص۲۴۵ ۷)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، صص۸-۶ ۸)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۹۱ ۹)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۱ ۱۰)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۲ ۱۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۳ ۱۲)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۲۱۱ ۱۳)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۵۹ / اخبار الطوال دینوری، ص۲۹۸ ۱۴)زاد المعاد مجلسی، ص۲۵۸ آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ پیج اینستاگرام: https://www.instagram.com/maddahi.fanne.bayan.fakoor لینک کانال ایتا: https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه سوم ، عمر بن سعد