، ( یک داستان ) مَّا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﭼﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺑﮕﺸﺎﻳﺪ ، ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ، ﻭ ﺍﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﺣﻜﻴﻢ ﺍﺳﺖ. (فاطر/٢) 🌼🌼🌼🌼 🔺پادشاه ستمگر از نجارش عصبانی بود. فریاد زد: فردا اعدامت ميکنم. نجار آن شب نمی توانست بخوابد. همسرش گفت: مانند هرشب بخواب، خودت را به خدا بسپار. پروردگارت يگانه است و درهاي گشايش بسيار. ☁️صبح صداي پاي سربازان را که شنيد،چهره اش دگرگون شد، با نااميدي و دست لرزان در را باز کرد. دستانش را جلو برد تا سربازان زنجير کنند. اما سربازان برای کار دیگری آمده بودند. پادشاه مرده بود و نجار باید برایش تابوت میساخت... http://Eitaa.com/amozesh_hefzequranekarim ●➼‌┅═❧═┅┅───┄