خانم «كِيت وينسلِت» بازيگر نقش «رُز» در فيلم «تايتانيک»، وقتی به خاطر بازی زیباش جايزه اسكار رو می‌گيره، می‌گه: وقتی بچه بودم و می‌رفتم حمام، شامپو‌مو بغل می‌كردم و تصور می‌كردم جايزه اسكاره! اشک از چشم‌هاش سرازير می‌شه و می‌گه: اما اين‌ یکی ديگه واقعاً شامپو نيست؛ جايزه اسكاره. چند وقت پيش داشتم يه روزنامهٔ انگليسی می‌خوندم. از قول «زِلاتان اِبراهيموويچ» بازيكن مشهور تيم ملی سوئد و باشگاه «پاری سن ژرمن»، كه جديداً يه خيابون مهم تو سوئد به نامش زدن نوشته بود: «باور کنید من رؤیای تمام موفقيت‌هايم را در بچگی‌هايم ديده بودم...!» آقای «هیلتون» سرایدار یک هتل بود و تمام جوانی و نوجوانی‌اش را صرف سرایداری کرده بود...؛ اما الان 84 تا «هتل هیلتون» تو دنیا داریم! او بی‌شک بزرگ‌ترین هتل‌دار زنجیره‌ای در دنیا است. در مصاحبه از ایشون سؤال می‌شه: «تمام نوجوانی و جوانی سرایدار بودی...؛ چی شد که این شدی؟!» جواب می‌ده: «من هتل‌بازی کردم!» - «آقای هیلتون، هتل‌بازی دیگه چیه؟!! بگو ما هم به جای خاله‌بازی، هتل‌بازی کنیم!» - «در تمام اون دوره که همه می‌دونن من سرایدار بودم و کیف مشتری‌ها رو جابه‌جا می‌کردم، شب‌ها که رییس هتل می‌رفت خونه، من می‌رفتم تو اتاقش؛ لباس‌هامو درمی‌آوردم؛ لباس‌های رییس رو می‌پوشیدم؛ پشت میز می‌نشستم و هتل‌بازی می‌کردم! مدام تصور ذهنی من این بود که یکی از بزرگ‌ترین هتل‌داران دنیا هستم...!» به قول مرد بزرگ «آلبرت اینشتين»: «انسان در نهایت شبیه رؤیاهایش می‌شود؛ رؤیاهای زیبا و نیک‌خواهی برای خود و ديگران بسازید؛ همين! 🗞 @Ancients